Monday, 2 August 2021

 

گفتگوی شهر آرا با محمد عجم

e”>

خبر آنلاین www.khabaronline.ir

http://www.aftabir.com/news/article/view/2017/10/25/1783464

گفتگو با نخستین پیشنهاد دهنده روز ملی خلیج فارس که اسناد و نقشه‌های تاریخی زیادی را در تایید این عنوان جمع‌آوری کرد؛
نقش «عجم» بر نقشه
هم نویسنده و روزنامه‌نگار است و هم حقوقدان، مترجم، زبان‌شناس و پژوهشگر سرشناس ملی. نام دکتر محمد عجم بخصوص برای آنانی که در جریان غائلۀ برخی کشورهای عربی درجهت تغییر نام خلیج فارس هستند، آشناست.

نقش «عجم» بر نقشه

خبرنگار: انسیه شهرکی

به گزارش شهرآرا آنلاین / هم نویسنده و روزنامه‌نگار است و هم حقوقدان، مترجم، زبان‌شناس و پژوهشگر سرشناس ملی. نام دکتر محمد عجم بخصوص برای آنانی که در جریان غائلۀ برخی کشورهای عربی درجهت تغییر نام خلیج فارس هستند، آشناست؛ استاد دانشگاهی که از دهۀ۷۰ خورشیدی به طور مستمر در کلاس‌های درس به دانشجویانش تلنگر می‌زد که از حیثیت ایرانی باید دفاع کرد و اجازۀ تحریف حتی یک نام کهن پارسی را نباید به دیگران داد. تلاش‌های چندین و چند سالۀ او و همکارانش، چاپ مقالات متعدد با موضوع خلیج فارس توسط این استاد علوم سیاسی و حقوق بین‌الملل در مجلات داخلی و خارجی، تألیف و چاپ کتاب‌هایی همچون «خلیج فارس نامی کهن‌تر از تاریخ و میراث فرهنگی بشریت» و « اسناد نام خلیج فارس، میراثی کهن و جاودان» و نیز حضور در مجامع و سمینارهای بین‌المللی برای دفاع از نام خلیج همیشه فارس، منجر به ثبت روز ملی خلیج فارس در دهم اردیبهشت شد.

این عضو سابق هیئت علمی دانشگاه آزاد ، اولین فارسی‌زبانی است که موفق شده است در یک دانشگاه معتبر به زبان عربی (کازابلانکا) دکترای حقوق بین‌الملل، آن هم با درجۀ بسیار عالی دریافت کند. سمت‌های اجرایی متعدد او نیز قابل اعتناست. رئیس نمایندگی جمهوری اسلامی در موزامبیک و اوگاندا و ۴سال رایزن سیاسی و مطبوعاتی در مراکش و ۵سال رایزن مطالعاتی و حقوقی و نماینده و افسر رابط ایران در سازمان حقوقی و مشورتی در هند از جمله این سمت‌هاست.این استاد پیشین دانشگاه، دو سال است که در محلۀ فرهنگیان قاسم‌آباد سکونت دارد. به بهانۀ گرامیداشت روز ملی خلیج فارس و نیز هفتۀ معلم، در محل کارش در دفتر وزارت امور خارجه و بین‌الملل با او گپ و گفت صمیمانه‌ای داشتیم.

……………………………………

«در نوروز سال۱۳۴۳ در زیبد گناباد به دنیا آمدم و دوران تحصیلی ابتدایی و راهنمایی را در زیبد درس خواندم. از آنجا که به علوم انسانی و فنی علاقه داشتم، دبیرستان در دو رشته اتومکانیک و علوم اجتماعی، به طور هم‌زمان دیپلم گرفتم. در دورۀ دانشجوییِ رشته علوم سیاسی که بودم، همیشه دربرابر هجمه‌های ناجوانمردانه‌ای که برخی کشورهای عرب از سال۶۰ آن را شروع کرده بودند، پرسش‌های بی‌شماری برایم ایجاد می‌شد که چرا اجازه بدهیم نام خلیج فارس تغییر پیدا کند. فوق‌لیسانسم را که در رشتۀ علوم سیاسی گرفتم، در سال۱۳۶۸ به عضویت هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی مشهد درآمدم. علاوه‌برآن تدریس در دانشگاه فردوسی و پیام‌نور را نیز هم‌زمان داشتم و با نوشتن مقالات سیاسی، اجتماعی و فرهنگی در مطبوعات و شرکت در سمینارهای بین‌المللی داخلی و خارجی متعدد، به کارهای تحقیقاتی‌ام در این زمینه ادامه دادم. روز به روز این هجمه‌ها به نام و عنوان خلیج‌فارس، شدت بیشتری پیدا کرد و من به هر دری می‌زدم که اطلاعات جدیدی پیدا کنم، چون به زبان عربی هم مسلط بودم، پیگیری رسانه‌های مختلف عربی و مطالعات و پژوهش در حوزۀ خاورمیانه برایم خیلی جدی‌تر شد.».

رسانه‌های داخلی حاضر نمی‌شدند مقاله‌هایم را چاپ کنند

۱۰۲۷۲۹٫png«همان سال‌های ابتدایی دهۀ هفتاد بود که برخی کشورهای غربی و عربی از طریق رسانه‌های خود، موضوع خلیج عربی یا خلیج بدون پسوند فارسی را مطرح کردند. در مورد حساسیت کشورهای عربی، بد نیست این نکته را هم بگویم از آنجا که اعراب حدود ۵۰۰سال، بدون هویت مستقل قومی بودند و زیر سلطه امپراتوری عثمانی یا استعمار انگلیسی‌ها و فرانسوی‌ها قرار داشتند، با پایان یافتن جنگ جهانی و استقلال این کشورها، اعراب با حقارتی دیگر روبه‌رو شدند و آن، شکل‌گیری دولت یهود بود. تحقیر این دوران در کنار سایر عوامل، اوج‌گیری احساسات قومی و نژادپرستی عربی را به‌دنبال داشت و باعث شد که آن‌ها بر هر نامی، کلمۀ عربی اضافه کنند؛ مثل مصر عربی، امارات عربی، لباس عربی، قهوۀ عربی و…. به طور خلاصه، تمام تمدن اسلام را به نفع قوم‌گرایی عربی مصادره کردند. نام تاریخی و کهن خلیج فارس نیز در این میان، مصون نماند و رهبران شکست‌خوردۀ برخی کشورهای عربی در بحران خاورمیانه، برای سرپوش‌گذاشتن شکست‌ها، نام بین‌المللی خلیج فارس را به خلیج و بعد از سکوت ایران در برابر این اقدام، به خلیج عربی تغییر دادند.آن زمان جامعه به این موضوع حساسیتی نشان نمی‌داد و حتی رسانه‌های داخلی حاضر نمی‌شدند مقاله‌هایم را چاپ کنند؛ اما من می‌دانستم که این موضوع، یک تغییر نام ساده نیست و تحریفِ عنوان اصیلی است که قدمت آن، به قرن‌ها پیش برمی‌گردد و می‌دانستم این تحریف، در درازمدت چه پیامدهایی برای کشور عزیز و هویت ایرانی ما می‌تواند داشته باشد.».

خودم نام خلیج فارس را در شاهنامه پیدا کردم

«آن سال‌ها که درس «حکومت در خاورمیانه» را تدریس می‌کردم، بخشی از کلاس، به همین موضوع خلیج‌فارس اختصاص داشت. می‌خواستم ذهن دانشجو را آگاه و روشن کنم. حتی تحقیقی به دانشجویان دادم که نام

خلیج فارس را در شاهنامۀ فردوسی بیابند، اما هیچ دانشجویی به طور جدی دنبال آن نرفت. کاری که خودم انجام دادم و سرانجام فهمیدم که فردوسی بزرگ هم، در چندین مورد از اشعارش، عظمت دریانوردی ایرانیان را یادآور شده؛ به صراحت، نام خلیج فارس را آورده و اروندرود را توصیف کرده است؛ ازجمله وصف عبور اعراب از اروندرود به سوی ایران در جنگ قادسیه، حملۀ نهاوند، حملۀ فریدون به کاخ ضحاک و جنگ مشترک ایرانی‌ها و یمنی‌ها برای نجات یمن از چنگ حبشی‌ها.به شهر کجاران به دریای پارس/ چه گوید زبالا و پهنای پارس. یا آنجا که می‌گوید سپه را ز دریا به هامون کشید/ زهامون سوی آفریدون کشید».

داخل هر نقشه وکتابی به دنبال مدرک می‌گشتم

«تحقیقاتم ادامه داشت. داخل هر نقشه و کتابی از کهن و معاصر، به دنبال اثر و مدرک جدیدی بودم تا به همگان بیش از پیش بفهمانم که اینجا

خلیج فارس است نه جای دیگر؛ و نباید اجازه بدهیم کسی هویتمان را تحریف کند. شاید عده‌ای بر این موضوع، خرده بگیرند که چرا ما نیز، متعصبانه برخورد می‌کنیم؛ پاسخم این است که در کنوانسیون‌ها و معاهدات بین‌المللی، نژادپرستی نهی شده، از طرف دیگر در کنوانسیون‌های بی‌شماری که بر اساس آن یونسکو و سازمان یکسان‌سازی اسامی جغرافیایی سازمان ملل، شکل گرفته، حفظ و حراست از ارزش‌ها و میراث فرهنگی و تاریخی اقوام مورد تأکید قرار گرفته است، پس تلاش برای حفظ این نام که خط قرمز هویتی ماست، منطبق بر عقل و خردجمعی و حقوق بین‌الملل است و بیش از ۶۰ اثر، از سفرنامۀ ابن‌بطوطه گرفته تا کتاب مخطوطات که ثبت یونسکو شده، به صراحت نام خلیج فارس را درج کرده‌اند.».

دریای پارسی، ۸۰هزار بیننده داشت

«اولین مقاله‌ها دربارۀ تحریف نام خلیج فارس به قلم من است. وبلاگم در سال۸۱ به نام دریای پارسی، ۸۰هزار بیننده داشت و درواقع سال‌ها تلاش، سرانجام به ثمر نشست. همان سال، قدم اول و اساسی در کشورمان برداشته شد. تا پیش از آن رسانه‌ها از این موضوع استقبال نمی‌کردند. در آن سال در سمینار ملی ژئوماتیک راهکارهای پیشنهادی برای دفاع از این موضوع ارائه شد. در دومین سمینار که یک سال بعد برگزار شد، در مقاله‌ای مبسوط، بر چه باید کرد، تأکید کردم. در یکی از راهکارهای پیشنهادی، ضرورت یک روز ملی برای خلیج فارس عنوان شد که مورد استقبال حضار قرار گرفت، مقالۀ برتر آن سمینار شد و از سوی رئیس سازمان نقشه‌برداری و معاون رئیس جمهور و مسئولان سازمان جغرافیایی ارتش و اعضای کمیتۀ یکسان‌سازیِ نام‌های جغرافیایی، جایزۀ ویژه گرفت؛ همچنین به‌صورت آنلاین در وب‌سایت‌های مختلف و روزنامه‌ها و مجلات داخلی چاپ شد.».

مردم علیه مجله نشنال‌ژئوگرافی اعتراض کردند

«در اردیبهشت سال۱۳۸۳ در سمینار بین‌المللی کارتوگرافی دانشگاه تهران، مجددا در مقاله‌ای راهکارهای دفاع از نام خلیج فارس بیان شد و زنده‌یاد دکتر حسن گنجی، در آن سمینار مشوق طرح شدند که این طرح، در شهریور۸۳ با هزینۀ شخصی، در قالب کتاب چاپ و به صورت رایگان در میان سازمان‌های دولتی و مراکز مطالعاتی از جمله مرکز مطالعات مجمع تشخیص مصلحت نظام و کتابخانه‌ها و نمایندگان مجلس شورای اسلامی توزیع شد؛ اما باوجوداین، تحرک خاصی از سوی نهادهای تصمیم‌گیرنده صورت نگرفت؛ تا اینکه موضوع جعل نام، در اطلس مشهور نشنال‌ژئوگرافی روی داد و موجب خشم مردم و ۱۲۴هزار ایرانی داخل و خارج از کشور شد. سه ماه بعد از اعتراض ما، این مؤسسۀ معتبر رسماً از ملت ایران پوزش خواست و نام خلیج فارس را به اطلس آنلاین خود برگرداند.پس از این تحولات، یکی از اقدامات دولت وقت، برای پاسداری از میراث فرهنگی و معنوی خلیج‌فارس، موافقت رسمی با اضافه‌شدن روز ملی خلیج فارس، در دهم اردیبهشت به تقویم رسمی کشور بود که پس از پیشنهاد من و همکارانم، نهادهای تصمیم‌گیر و شورای عالی انقلاب فرهنگی، روز دهم اردیبهشت را که روز حاکمیت کامل ایران بر خلیج فارس و بیرون راندن پرتغالی‌هاست، به نام خلیج فارس نام‌گذاری کردند. این را هم عنوان کنم که لایحه و گزارش توجیهی این پیشنهاد را خودم برای شورای عالی خلیج فارس و شورای عالی انقلاب فرهنگی نوشتم تا برای تصویب مخالفتی نشود.».

۱۰۲۷۲۸٫jpg

دوست دارم اسپانسری پیدا شده و کتاب‌هایم را ترجمه کند

«اما ای کاش این نام فقط در حد نام‌گذاری یک روز در تقویم یا نام‌گذاری مدرسه و خیابان و بزرگ‌راه باقی نماند. سال ۸۳ تا ۸۸ روز ملی خلیج فارس فقط در حد یک نام باقی ماند. سال ۸۸ کتاب دومم، اسناد نام خلیج فارس میراثی کهن و جاودان، همراه با نقشه‌های مصور و کمیاب چاپ شد و از آن‌زمان به بعد، بیشتر در رسانه‌ها و مجامع عمومی به این موضوع حساسیت نشان داده شد. اما باید بگویم که متأسفانه هنوز هم این میزان حساسیت، کافی نیست. بارها خواستم که اسپانسری پیدا شده و کتاب‌هایم را ترجمه کند؛ کاری که در خارج از کشور، به‌راحتی اتفاق می‌افتد، اما تنها اتفاقی که تابه‌حال برای آثارم افتاده، این بوده که سال ۸۹ عنوان برتر جشنوارۀ یازدهم ملی پژوهشگران برتر را به من، به عنوان نویسنده‌اش دادند یا تقدیرنامه‌های متعددی که از رئیس سازمان نقشه‌برداری و کمیتۀ یکسان‌سازی نام‌های جغرافیایی و وزیر امور خارجه وقت گرفته‌ام.».

پسرانم دربارۀ خلیج‌فارس، وبلاگ‌نویسی می‌کردند

«دو پسر و حتی همسرم، از همان آغاز مطالعات جدی من نسبت به این قضیه حساسیت پیدا کردند، اما دخترم که کم سن و سال است، در این ماجرا نبود. وقتی علی سوم راهنمایی و آرش سوم ابتدایی بود، تشویقشان کردم وبلاگ بنویسند و آن‌ها نیز همۀ دوستانشان را تشویق می‌کردند که اگر نهادی، موضوع خلیج فارس را به رأی‌گیری می‌گذارد، حتماً شرکت کنند و بی‌تفاوت نباشند. گاهی تا نیمه‌های شب، کار پسرانم این بود که اطلاعات من را با نظارت خودم در وبلاگ می‌گذاشتند و در حال حاضر، همچنان به مباحث ایران و فرهنگ ایرانی، علاقۀ زیادی دارند. از طرفی خانواده‌ام به خاطر مسافرت‌های متعددی که به کشورهای خارجی عربی و اروپایی و آمریکایی داشته‌ام، دغدغه‌ام را درک کرده و انصافاً به خاطر همراهی‌های آنان بوده که من توانسته‌ام با آسودگی خاطر درس بخوانم و پژوهش کنم و مدرک و مستند جمع‌آوری کنم.».

می‌توان کال چهل‌بازه را تبدیل به سی‌وسه پل کرد

«مشهد زیبایی‌های زیادی دارد. نماد مذهبی آن، امام هشتم(ع)، نماد ملی آن فردوسی و نماد اسطوره‌ای‌اش نادر شاه افشار است. دوستانم که از کشورهای اروپایی و آسیایی به ایران و بخصوص مشهد سفر می‌کنند، زیبایی‌های این شهر را تحسین می‌کنند، البته اینجا می‌تواند خیلی بهتر هم شود، مثلا همین کال چهل‌بازۀ قاسم‌آباد (که من نام گلستان را برای آن پیشنهاد می‌کنم)را می‌توان به زیبایی سی و سه پل اصفهان درآورد، برای تبخیرنشدن آب آن، از پلاستیک نامرئی استفاده کرد و آن را به بولوار دانشجو وصل و تبدیل به فرصتی گردشگری کرد.از طرفی نام‌های برخی خیابان‌های مشهد تکراری است. چه خوب است برای خیابان‌های شهرمان نام‌های اصیل و خوبی انتخاب کنیم.».

پژوهش را بیشتر از تدریس دوست دارم

پنج سال بیشتر معلم نبوده‌ام. چیزی که معلم را سر ذوق می‌آورد، خود دانشجویان هستند، اما متأسفانه در فضای دانشگاهی ما دانشجویان، بی‌انگیزه و بی‌میل و رغبت هستند، به همین خاطر پژوهش را بیشتر دوست دارم و ترجیح می‌دهم همیشه پژوهشگر بمانم؛ البته شاید دوباره در زمانی دیگر، در کنار پژوهش، معلمی را هم ادامه دهم.».

زیبایی‌های مشهد را نمی‌بینیم

امسال برنامه‌های متعددی را به بهانه روز خلیج فارس مطرح کرده‌ام، مثلا پیشنهاد سمینار خلیج فارس را به دانشگاه فردوسی داده‌ام که آن‌ها هم اعلام آمادگی کردند، اما این اعلام آمادگی کافی نیست و باید هزینه شود.از سوی دیگر مشهد۲۰۱۷ هم اتفاق خوب و خوشایند شهر ماست. برای این برنامه هم پیشنهاد ساخت مستندی را دادم که زیبایی‌های مشهد از جمله پاکیزگی آن و پارک‌هایش به تصویر کشیده شود؛ زیبایی‌هایی که به خاطر نبود خودباوری کافی، آن‌ها را ندیده یا کمرنگ می‌بینیم. من تجربۀ سفر به کشورهای متعدد خارجی را دارم و با آگاهی کامل می‌گویم مشهد شهری زیبا و درخور توجه است.».

Iran had so many historical places of attraction to non-Muslims

ISLAMABAD –

Dr Mohammed Ajam, a senior official of the Iranian foreign ministry, told The Nation on Wednesday that Pakistan was among the seven countries along with the United States and the United Kingdom whose nationals were denied visas on arrival by Iran . For majority of the countries, he said, Iran’s visa policy was very lenient.

“We do not have any problem with Pakistan. They are a friendly country but we deny them this facility [of on-arrival visa] due to the terrorism in Pakistan. We fear some terrorists might sneak in,” Ajam contended.

Ajam, the first minister counsellor of the foreign ministry in eastern Iran , said his country was in talks with Pakistan to facilitate the visitors.

The other countries that are denied on-arrival visa in Iran are: Afghanistan,  Bangladesh,India , Canada, Somalia and Israel.

Israel nationals are not granted visas.

Dr Ajam said Pakistan and Iran were in talks to ease the visa process for the visitors from both the sides.

“many Iranian  believe the US stops Pakistan from promoting relations with Iran . Pakistan does not cooperate with Iran as it should like a friendly neighbour for unknown reasons,” he maintained.

Last month, Minister for Religious Affairs Sardar Muhammad Yousaf said the promotion of tourism would help bring Pakistan and Iran more closer.

He held a meeting with Governor of Khurasan Saeed Hameed Mousavi.

The minister said many Pakistanis wanted to visit sacred religious places situated in Iran and Iraq.

The religious ministry was working to facilitate pilgrims, he said, adding that topmost priority of ministry was to provide maximum facilities to the visitors of Iran and Iraq.

 Iran deported thousands of Afghanistan nationals every year, who entered Iran illegally.

From 2004, Iran experienced a 100 per cent growth in foreign tourist arrivals until mid-2008 when the number of foreign arrivals surged up to 2.5 million.

Specially, there had been an enormous increase in the number of German tourists travelling to Iran since 2008.

The World Travel and Tourism Council claimed that business and personal tourism rose by 11.3 per cent and 4.6 per cent, respectively, in real terms in 2007, with the growth in personal tourism only modestly below that of the preceding year.

In 2011, most of Iran’s international visitors arrived in Iran solely for the purpose of leisure travel.

Leisure tourists arriving from abroad are also often relatives of Iranian citizens or expatriates residing outside of Iran returning to visit.

Another key segment of international arrival traffic is pilgrims come to pay a visit to one of the many holy sites scattered throughout the country.

The number of international arrivals has been steadily increasing, up from 2.2 million people in 2009 to 3.6 million in 2011.

According to official figures, more than five million tourists visited Iranin 2014-2015.

Director-General (Tourism) in Iranian Khorasan province Abul Fazal Mokarrmi said Pakistan should also provide security to Shia pilgrims who came to Iran by road.

“On this side of the border, we are providing security but the religious visitors are scared to travel by road to Iran . Most of them are poor, so they cannot afford to travel by air. Several of them have been killed in the past,” he told The Nation.

Mokarrmi said Iran had so many historical places of attraction to non-Muslims.

“The non-Muslim visitors from Pakistan and around the world can visit Iran . They will not be disappointed,” he said.

The Iranian official said his country valued visitors from Pakistan and expected Islamabad to ease the visa process for the Iranians.

“They should allow our people to visit Pakistan and we can help them come here easily. On-arrival visa can be an option,” he contended.

Mokarrmi referred to the recent Mayors’ Conference in Iran , which was attended by three mayors from Pakistan.

“There should be more city-to-city and province-to-province contacts between Pakistan and Iran . This can be followed up with top level meetings to promote tourism,” he

said.

خانه های یخ دان یا یخچال در ایران قدیم

یخ دان یا یخچال گنبدی در ایران قبل از اختراع برق

یخ‌دان، یا یخ‌چال، گونه‌ای ساختمان است که  قبل از اختراع ابزارهای مدرن  برای تولید و نگه‌داری یخ ساخته می‌شد.

معمولاً هر یخ‌چال دارای یک استخر یا هوز (حوض) داشته که در زیر زمین کنده می شده است و یک دیوار بلند (بنام حصار) و یک انبار گنبددار بود. حصار طوری ساخته می‌شد که تمام روز سایه آن بر استخر می‌افتاد و از گرم شدن آب استخر جلوگیری می‌کرد. یخی را که در زمستان در استخر یخ‌چال درست می‌شد می‌شکستند و در خزانه انبار می‌کردند و در فصل گرما آن را به کار می‌بردند.

اینگونه کارکرد و ابزار برای تهیه و نگهداری یخ بیشتر در حوزه تمدن ایران بویژه در مناطق حاشیه کویر رایج بوده است و سایر کشورها چنین بناهایی با این نوع کارکرد نداشته اند. البته به جز مواردی که در بعضی کشورها در چند قرن اخیر یخ را در انبارهای خاص نگهداری می کرده اند.

بنای یخچالهای قدیمی، غریب‌ترین عناصر معماری ایرانی هستند که با ورود ابزارهای نو  تقریباً به بوته فراموشی سپرده شده‌اند. در وجود یخچالها و تولیداتش که در قلب تابستانهای داغ و سوزان، خنکای آب گوارا را به درون خانه‌ها می‌کشاند، رمز و رازی وجود دارد که حکایت ازمعجز ه فروتنانه خشت خام و دست‌های پرتوان معمار فرزانه‌ای می‌کند که به عشق خدمت به خلق، خشت بر خشت نهاده است.

در سرتاسر خطه ایران زمین و به خصوص در مناطق گرم و خشک که دارای تابستانهای طاقت فرسا می‌باشند، یخ همواره از ضروریات مردم به شمار می رفته که علاوه بر خنک نمودن آب شرب، برای حفظ خوراکی‌ها نیز مورد استفاده قرار می گرفته است. برخلاف آب انبارها و برکه‌های عمومی آب آشامیدنی در شهرها و روستاها که احداث آنها از مبانی خیرات محسوب می شده و ساختمان و آبش وقف بوده، یخچالها منابع درآمد زیادی برای صاحبانش به شمار می رفته‌اند.

 

تاریخچه

از پیشینه تاریخی یخچالها تا قبل از دوره صفوی اطلاعات دقیقی در دست نیست. هر چند در متون تاریخی و داستانها و اشعار قبل از دوره صفوی استفاده از یخ به وفور یافت می‌شود؛ اما از نحوه تولید آن سخنی به میان نیامده است. قدیمی تری مدارک، مربوط به سفرنامه “شاردن” سیاح فرانسوی دوره صفوی می‌باشد.

شاردن در سال ۱۰۷۶ هجری، در این سفرنامه به طرز تهیه یخ در یخچالهای شهر اصفهان پرداخته است. معماری یخچالها و فن ساختمانی آنها به گونه‌ای است که دقت و نکته سنجی معماران این واحدها را به نکات عمده مهمی چون عایق‌کاری بنا، حفظ برودت مناسب جهت نگهداری یخ، مصالح ساختمانی و چگونگی تهیه یخ می‌رساند.

یخچالها متشکل از سه بخش می‌باشند:

دیوار طویل سایه انداز

حوضچه‌های تولید یخ

مخزن یخ.

مخازن یخ نیز خود به دو گون هاند:

الف) مخازن گنبدی شکل به صورت پوشش بارک مخروطی.)

ب) مخازن تونلی شکل به صورت دهلیز مستطیل شکل دراز.)

فن ساختمانی وشیوه معماری یخچالها باید پاسخگوی مسائلی چون عایقکاری بنا و حفظ برودت مناسب جهت نگهداری یخ باشد. یخچالها متشکل از سه قسمت می‌باشند:

دیوار طویل سایه‌انداز

حوضچه‌های تولید یخ

مخزن یخ

دیوار سایه‌انداز

دیوار سایه انداز، دیوار طویل بسیار بلندی بوده که از مشرق به مغرب کشیده میشده است. ارتفاع بلند این دیوارها که گاهی تا ۱۰ متر می‌رسد، در طول روز از تابش آفتاب بر روی آبهای منجمد شده در حوضچه‌ها جلوگیری می‌کند. در صورتی که در مشرق و مغرب کمی آفتاب بر روی سطوح یخ می‌تابید، در این نقاط نیز دیوارهای سایه انداز جانبی متصل به دیواراصلی احداث می‌کردند. برای کم کردن فشار وارده بر پایه در طول دیوار، طاقنماهای متعددی احداث می‌شد که علاوه برکمک به ایستایی دیوار، ایجاد سایه روشن در نمای دیواره نموده و از یکنواختی آنان می‌کاهد، مانند یخچال مویدی درکرمان و یخچال عباس‌آباد در رفسنجان.

گاه جهت استحکام بیشتر دیوار سایه انداز، اقدام به احداث پشتبندهای بزرگ در قسمت جنوبی دیوار می‌کردند

 هوز/ حوضچه‌های تهیه یخ

گودال  گرد و یا مستطیل شکلی است که به موازات دیوار سایه انداز و در بخش شمالی آن حفر شده و طول آن اندکی کمتراز طول دیوار و عمق آن، ۳۰ الی ۵۰ سانتیمتر و گاه بیشتر بوده است. این گودال، محل تهیه یخ در شبهای سرد زمستان بوده است بدین ترتیب که شبهای زمستان آنها را از آب پرمیکردند و صبحگاهان پس از منجمد شدن آب، یخ را قطعه قطعه می‌کردند و در مخازن جمع‌آوری می‌کردند.

مخزن یخ

این مخازن معمولاً در پشت دیوار سایه انداز و در بخش جنوبی آن واقع شده‌اند و بوسیله یک یا چند مدخل ورودی به بخش شمالی و رو به سوی حوضچه‌های تهیه یخ راه می‌یابند.

مخازن یخ بر دو نوع اند:

مخازن گنبدی شکل

مخازن تونلی شکل

مخازن گنبدی شکل

پوشش این نوع مخازن که معمولاً از چینه و یا خشت خام است، در اکثر نقاط ایران به صورت پوشش بستو یا رک مخروطی می‌باشد. این نوع پوشش به علت داشتن قابلیت باربری، در دهانه‌های وسیع به کار می‌رود.

دیوار گنبد در پاتاق دارای قطر زی اد و هر چه به راس نزدیکتر می‌شود از قطر آن کاسته می‌شود. گاه معمار، برای کم کردن فشار وارده از گنبد بر پایه، آن را به صورت مطبق (پله پله) می‌سازد.

ورودی‌ها و خروجی‌های مخازن دارای ارتفاع کم بودند. ورودی مخازن معمو لا در جوار حوضچه‌های تولید یخ و رو به شمال قرار داشتند و بوسیله سطح شیبداری، جهت انتقال آسان یخ، به حوضچه‌ها مربوط می‌شدند. خروجی‌ها نیز، در مقابل ورودی قرار داشت و بواسطه اتاق کوچکی به بیرون راه می‌یافت. یخچالهای کاشان، ابرقو، کرمان، یزد، میبد و یخچال “میرفتاح”در ملایر از این نوع گنبد برخوردارند.

مخازن تونلی شکل

مخزن این نوع یخچالها به صورت دهلیز مستطیل شکل درازی هستند که به تونل شبا هت دارند. عرض این نوع دهلیزها حدود ۵ متر و طول آنها گاه به دهها متر می‌رسد و طاق آنها، عموماً به صورت ضربی و یا طاق وتویزه بوده است. معمولاً در کناراین دهلیزها اتاق کوچکی قرار دارد که نصف آن در زیر ز مین واقع شده است و بوسیله پله‌های متعددی، به کف گودال یخ راه پیدا می‌کند.

یخچال “خلیلی ” درتهران ویخچال” دوقوزپله” درارومیه از (آثارقاجاریه) ازاین نوع یخچالها هستند. شهر گناباد و بیدخت از جمله شهرهایی هستند که دارای یخچال و آب انبارهای دو منظوره بوده اند.

در وسط همه مخازن یخ، گودا ل‌های عمیق و بزرگی حفر می کرده‌اند که محل انبار یخ‌ها بوده است. شکل این گودالها دریخچالهای گنبد دار، به صورت دایره با شعاعی تا حدود ۴ متر و گاه بیشتر، و در یخچالهای تونلی به صورت مستطیل و تقریباً به اندازه طول دهلیز می‌باشد. عمق این گودالهای یخ نیز متفاوت بوده و با توجه به میزان تولید یخ و نیز میزان رطوبت و سرمای کافی زمین، گاهی به ۱۰ متر نیز می‌رسد، مانند یخچال ویران شده سمنان در محل کنونی جهاد سازندگی و یخچال ” خلیلی” تهران.

دیوار این گودالها از سنگ و یا آجر با اندود کاهگل ساخته می‌شد و پشت آن با مصالح عایقی چون خاک زغال و یامصالح دیگر می‌شد. جهت دستیابی به کف این گودا ل‌ها، از پله‌های کوچکی که در دیواره آن تعبیه می‌شد، استفاده می‌گردید. ازآنجا که رطوبت و آبهای حاصل از ذوب یخ، می‌توانست در پایه یخچال نفوذ نموده و اثر مخربی بگذارد، معماران برای پیشگیری از این فرسایش، چاهی در بیرون از یخچال حفر کرده و بوسیله مجاری باریکی که در کف گودال‌های یخ تعبیه می‌نمودند، آب حاصل از ذوب یخ را به این چاه‌ها هدایت می‌کردند.

مصالح ساختمانی

خشت و گل، مهمترین مصالح ساختمانی معماری کویر و بالاخص معماری یخچالها را تشکیل می‌دهد، زیرا نه تنها به آسانی تهیه و در دسترس می‌باشد، بلکه بهترین عایق گرما از بیرون به درون و سرما از د رون به بیرون می‌باشند و همچنین کاهگل عایق خوبی برای جلوگیری از نفوذ رطوبت حاصل از برف و باران به حساب می‌آید. ضمناً رنگ خاکی اندود و یا خشت، ازانعکاس نور شدید و گاه زننده و تند آفتاب می‌کاهد.

سنگ و آجر نیز از مصالح ساختمانی مهمی هستند که به علت استحکام و در دسترس بودن و ارزان بودن شان، در بنای یخچالها به کار می رفته‌اند. از سنگ معمولاً در پایه، و از آجر در طاقها استفاده می شده است. در چنین مواردی نمای خارجی یخچال، حتماً با اندودکاهگل پوشش می‌یافت. به علاوه، دیواره گودال یخ را نیز با سنگ یا آجر می‌ساختند و با کاهگل اندود می‌کردند.

تزئینات یخچالها

تزئینات یخچالها، علی‌رغم سادگی، از زیبایی و جاذبه‌ای چشمگیر برخوردارند. به خصوص اینکه این تزئیینات، فقط با یک مصالح و یک رنگ خشت تجلی یافته است. معمار با ذوق، با برگزیدن ساد ه ترین راهها، با پس و پیش گذاشتن خشت‌ها، و یا ایجاد فضاهای کوچک خالی و یا ایجاد برجستگی، در داخل مخازن و یا در بخش فوقانی دیوارها و همچنین با ایجاد طاقنماهای متعدد در طول آن، از یکنواختی کسل کننده بدنه‌های صاف و یکدست دیوارها، کا سته ا ست. یخچالهای کاشان، یخچال در کرمان، یخچال عباس‌آباد در رفسنجان و یخچال موجود در ارگ بم، به این تزئینات زیبا مزین شده‌اند.

طرز تولید و برداشت یخ

برای تهیه یخ، حوضچه‌هایی را که در پای دیوار سایه انداز احداث می‌شد، در شبهای سرد زمستان تا سطح معینی از آب پر می‌کردند. سرمای شدید شب هنگام، موجب یخ بستن آب این حوضچه‌ها می‌شد. مقدار آبی که در شبهای بعد، برروی این توده‌های منجمد هدایت می‌شد، به انداز ه‌ای بود که سرمای یک شب بتواند آن را منجمد کند. به طور کلی، ارتفاع آب روی سطوح یخ قبلی، از چند سانتیمتر تجاوز نمی‌کرد و این کار آنقدر تکرار می‌شد تا قطر یخها، به اندازه عمق حوضچه‌ها می‌رسید.

پس از آن، یخچال داران، صبحگاهان، به جان یخ‌ها می‌افتادند و با پتک و یا وسایل دیگر، یخها را قطعه قطعه م ی کردند و هرقطعه را با غل و زنجیر به مخزن یخ منتقل کرده و به داخل گودال می‌ریختند.

یخچال‌داران برای اینکه در تابستان بتوانند از قطعات یخ داخل مخزن به راحتی برداشت کنند، هنگام انبار کردن بین لایه‌های مختلف یخ، کاه یا ساقه‌های گندم می‌ریختند و در بعضی از شهرها مثل اصفهان از یک نوع جگن که در کنار رودها روئیده می‌شد، بهره گرفته و روی یخ‌ها را با آن می‌پوشاندند. در پاره‌ای از مناطق کویری، روی آن را با یک قشر گل اندود می‌کردند. آنگاه، ورودی‌های یخچالها را نیز تیغه کرده و با کاهگل کردن روی آن، تمام منافذ را می‌گرفتند.

هنگامی که هوا رو به گرمی می‌رفت و ضرورت استفاد ه از یخ احساس می‌شد، یخ کش‌ها با چکمه‌ها و نیم تنه‌های لاستیکی و چنگک‌های آهنی، توده‌های یخ را از گودال بیرون کشیده و به پای ترازوی بزرگی که هر کفه آن به لنگه دری شباهت داشت و بوسیله چهار رشته زنجیر، به سقف اتاقک مجاور آویزان بودند، می‌آوردند. در این اتاقک‌ها را که در قسمت خروجی یخچال قرار داشت، فقط صبح‌ها یا هنگام غروب باز می‌کردند و به تدریج یخ‌ها را شکسته و جهت فروش به بازار می‌بردند. این یخچالها در تمام فصول سال دارای یخ بودند.

تفاوت یخدان  با آب انبار

یخدان در واقع به منظور تولید و نگهداری یخ  است و بنا بر این بیشتر بیرون از شهرها  واقع شده است. اما آب انبار در کنار مجتمع های جمعیتی مانند مرکز شهر و کنار مساجد و بازارها قرار داشته است البته بعضی آب انبارها در عیم حال کارکرد یخدان را هم داشته اند یعنی در زمستان های سرد مقداری اب جوب که حالت یخ زدگی پیدا می کرد  را بسمت اب انبار روان می کردند و در مدت چند روز آب انبار از آب یخ پر می شد با یخ بشته شدن آب انبار سپس تمام روزنه های آن را می بستند و فقط از شیر اب ، آب برمی داشتند و این باعث می شد که  مردم تا  اواخر تابستان از آب سرد بهره مند می شدند. نمونه چنین آب انبارهایی در گناباد  یزد و طبس وجود داشته است.

No comments:

Post a Comment