خورشید بالدار
در آسیای جنوب غربی باستان، نمادی مذهبی وجود داشت که قرص خورشید بالدار یا قرص بالدار نامیده میشد. این نماد به صورت حجاری، کندهکاری یا نقاشی بر ورودی قصرها، بالای چارچوبها، دیوار مقبرهها، تابوتها، ستونها، روی سر شاهان، کاشیهای تزئینی، مهرها و مسکوکات، به زمان کنونی منتقل شده است. داریوش (۵۲۲ ـ ۴۸۶ ق.م) حجاریهایی از پیروزیهای خود را بر صخرههای بیستون باقی گذاشته است. در این تصویر، سران اقوام مختلف در حالی که لباس آن قوم را به تن دارند و همگی به ردیف به بند شدهاند، نزد داریوش آورده شدهاند. در بالای این کتیبه تصویر همین بالدار دیده میشود با حلقهای که درونش خالی است.
بر دیوار کناری ورودی کاخ داریوش در تختجمشید نیز حجاری او همراه با دو خدمتکار وجود دارد که یکی از آنها سایبانی را بر فراز سر او به دست دارد و دیگری چیزی را روی سر داریوش نگه داشته است. بر بالای سایبان، همانند حلقه بالدار بیستون، درون حلقه، بالاتنه انسانی قرار دارد. شخص در دست راستش حلقهای کوچک و در دست چپش، گویی حجیم دارد. بر انتهای دو پای پرنده هم گوی حجیمی چسبیده است. این تندیس احساس شناور بودن در آسمان را القا میکند و با گذاشتن حلقه بر کمر او به تندیس مردی بالدار مبدل شده است. او برای مردم آن زمان او چه کسی بوده است؟
ای.اف.اسمیت که در دهه ۱۹۳۰ در تخت جمشید حفاری انجام داده، در کتاب «تخت جمشید» (شیکاگو، ۱۹۵۳) این شخص را اهورهمزدا قلمداد مینماید. جی.ام.ئوُنبارا که خود از پارسیان زردشتی بمبئی است، در کتاب «مجموعه مقالات یادبود مودی مطالعات هند ـ ایران» (بمبئی،۱۹۳۰) او را روح نیاکان (= فَرَهوشی، در زبان اوستایی موجودی است که قبل از تولد شحص بوده و پس از مرگ او هم از بین نمیرود) میداند. یوُ زایدر نیز در منبع مذکور، او را خدای محافظ میداند.
عموماً گفته شده که نقشِ رشته مروارید در دورة ساسانی به وجود آمده است. پارچة زربفت دارای نقش شکار شیر، که در آن از نقش رشته مروارید استفاده شده است و در معبد هوریو۱۹ نگهداری میشود، چیزی متعلق به نیمة دوم قرن هفتم است. این نقش نه تنها در لباسهای دورة اشکانی دیده میشود، بلکه در تزئینات لباس طاقبستان هم زیاد بهکار رفته است. در قرص بالدار بیستون همچنین در نشانِ اعطاشده به اردشیر در نقش رستم، حلقهای که نشان شاهی است، دارای نقش رشته مروارید نیست اما در حلقهای که در طاق بستان است، نقش رشته مروارید وجود دارد. در هنر دورة ساسانی منسوجاتی دیده میشود که بر نقوش آنها، درون حلقة رشته مروارید، پرندة مقدس (سیمرغ) وجود دارد. بالها از درون به سمت بیرون کشیده شدهاند که تداعی بالدار بودن است.
در کتاب «جهان ایرانیان» (اشتوتگارت، ۱۹۵۶) بیان میشود: در نگارههای موجود در گچبریهای تیسفون، نقش رشته مروارید متشکل از ۳۸ مروارید وجود دارد که در قسمت پایین حلقه، بالهای بزرگی از داخل به چپ و راست کشیده شده است و در قسمت بالای حلقه، آتشدان با آتش مقدس ترسیم شده است. این نقش تزئینی است که بر روی تاج شاهان سلسله ساسانی قرار میگرفت. در پارچههای دورة ساسانی در داخل رشته مروارید، جاندار بالداری دوخته شده است که تداعیکنندة روح نیایی است که در دورة هخامنشی بالاتنهاش از حلقة بالدار بیرون بود و پایینتنهاش پا نداشت. قرص بالدار دورة هخامنشی به ژاپن منتقل شد و به .
«شیمهکازاری»۲۰ که در سال نو جلوی در خانه میآویزند، تبدیل شد.
No comments:
Post a Comment