تلاش کشورهای فارس زبان برای ثبت زبان فارسی به عنوان هفتمین زبان رایج جهان
تلاش ایران برای ثبت زبان فارسی به عنوان هفتمین زبان رایج جهان
تلاشهای ایران برای ثبت فارسی به عنوان هفتمین زبان رایج بینالمللی با همکاری رایزنان فرهنگی کشورمان در افغانستان و تاجیکستان آغاز شد.
پیش از این محمدباقر خرمشاد رییس سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی از تصمیم این سازمان برای همکاری با نهادهای سیاستگذار در دو کشور دیگر فارسی زبان (تاجیکستان و افغانستان) برای ثبت فارسی در یونسکو به عنوان هفتمین زبان رایج دنیا خبر داده بود.
چندی پیش هم «حسن بانو غضنفر» سرپرست وزارت زنان افغانستان خواستار اقدامات جدی کشورهای فارسی زبان برای ثبت این زبان در یونسکو به عنوان زبانی بینالمللی شده بود.
محمدرضا دهشیری، معاون پژوهشی و آموزشی سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی درباره تلاشها برای ثبت فارسی در یونسکو به عنوان هفتمین زبان رایج بینالمللی گفت: برنامهریزی برای این اقدام مهم آغاز شده و ما در این مرحله نیازمند کمک رسانهها و به ویژه نخبگان و متخصصان زبان فارسی هستیم.
وی افزود: سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی از طریق دفتر نمایندگی فرهنگی ایران در کشورهای تاجیکستان و افغانستان (دیگر کشورهای فارسی زبان) ابتدا به دنبال جلب نظر نخبگان دانشگاهی برای این مسئله است و بعد از آن قصد داریم این برنامه را در محافل بینالمللی طرح کنیم.
معاون پژوهشی و آموزشی این سازمان اضافه کرد: روال ثبت یک زبان به عنوان زبان رایج بینالمللی در یونسکو هم به همین ترتیب است؛ یعنی ابتدا نظر نخبگان و افکار عمومی نسبت به این مسئله بازتاب خواهد یافت و پس از آن روال اداری مسئله در سازمان ملل متحد و سپس یونسکو طی خواهد شد.
دهشیری درباره میزان امیدواری خود و سازمان متبوعش به جای گرفتن زبان فارسی در میان زبانهای بینالمللی ثبت شده در یونسکو گفت: این موضوع در حال حاضر و با توجه به گستره کم جغرافیایی کشورهای فارسی زبان و نیز تعداد نسبتاً کم جمعیت گویشوران به این زبان، عملی نیست؛ مگر این که کشورهایی مانند هند، ترکیه و ازبکستان هم که جمعیت فارسی زبان قابل توجهی دارند، اعلام کنند که فارسی یکی از زبانهای عمده و یا رسمی آنها محسوب میشود.
وی در عین حال تاکید کرد: تا جایی که من اطلاع دارم در حال حاضر کشورهایی مانند ترکیه و پرتغال برای ثبت زبانشان به عنوان هفتمین زبان رایج بینالمللی تلاش میکنند، اما مسئولان این کشورها هم امیدوارند که طرحهایشان تا 10 سال دیگر به سرانجام برسد.
این مقام مسئول در همین حال با اشاره به نقش رسانهها در به نتیجه رسیدن چنین تلاشهایی، از آنها خواست به صورت جدی از تلاش کشورمان برای جای دادن فارسی در میان زبانهای رایج بینالمللی ثبت شده در یونسکو حمایت کنند.
در حال حاضر زبانهای انگلیسی، عربی، اسپانیایی، ایتالیایی، روسی و فرانسوی 6 زبان رایج بینالمللی هستند که در یونسکو هم به ثبت رسیدهاند.
زبانی بازمانده از پارسی کهن
وزوان شهری است از توابع میمه که در ۱۰۰ کیلومتری شمال اصفهان مردم اين منطقه تا حدودي در فرهنگ و تمدن هماهنگي دارند و به زباني سخن مي گويند كه خود شاخه اي از زبان پهلوي ساساني و پارسيك جنوبي است و محققين و پژوهشگران نيز سمنان و بخش هايي از كاشان و اصفهان را از يادگار هاي زبان پهلوي (پارتى) مي دانند پيش از زمان پيدايش در زمان ساسانيان زبان مردم ايران زبان پارسيك يا پهلوي ساساني بوده و اين لهجه اي از زبان پهلوي اشكاني به شمار ميرفت كه در جنوب ايران رواج داشت. لذا پيش از اسلام چون اين سرزمين به استان فارس نزديكتر بوده بنابراين به همان لهجه پهلوي اشكاني سخن مي راندند و مي توان گويش كنوني مردم اين سامان را بازمانده ي زبان پارسيك يا پهلو ي ساساني دانست.
سیاری از واژگان مستعمل در این گویش با زبان های باستانی ایران مشابهت هایی دارد که نشان از انشعاب این گویش از زبان های باستانی رایج در خاور میانه و وسعت تاریخ آن دارد و می تواند خود دلیلی بر اثبات غنای تاریخی شهر وزوان باشد.
آروس: (ãrüs) این واژه به معنی عروس است. این واژه از ریشه اوستایی اَرِزَ به معنی سپید است که به معنای آراسته و زیبا نیز به کار می رود.
کووَه: (küa) به معنای سگ است و با واژه سِپاکو یا اِسپَکو که در زبان مادها نام سگ ماده است، هم پیوند است.
کیَه: (kiya) در این گویش به معنای خانه است و هم ریشه با کَتِه در اوستایی و کَتَی یا کَتَک در پهلوی اشکانی.
هُشکَه: (huška) به معنای خشک و همان هُشکَه در زبان های پارسی باستان و اوستایی است.
هاما: (hãmã) ضمیر اول شخص جمع ما است و دگرگون شده واژه hãmã در پارسی میانه است.
وَس: (was) بس. و همانند was در زبان پارسی میانه است.
هِندَه: (hendah) هستند. هم پیوند با tidah در پارسی باستان است.
جَن: (jan) زن. هم پیوند با jani در زبان اوستایی است. هم ریشه با ژانت و جانت در زبان های اروپایی
وارون: (vãrün) باران. هم ریشه با vãrãn در زبان پهلوی و هم پیوند با واژه وارونا خدای آسمان بیکران، از خدایان گهن نژاد آریاست.
آرت: (ãrt) آرد. هم پیوند با واژه artak در زبان پهلوی است.
اِور: (ewr) ابر. هم ریشه با واژه awr در زبان پهلوی است.
واج: (vãj) صدا زدن و سخن گفتن. همانند واج در زبان پهلوی و واچ در زبان اوستایی است. وایه – واژه
اِستِرَه: (sterah) ستاره. هم ریشه با stãrak در زبان پهلوی است و هم پیوند با زبان های هند و اروپایی، هم ریشه باstãr در زبان انگلیسی است. استاره
گُرد (gord) بزرگ. هم ریشه با gouru در زبان اوستایی به معنی بزرگ و سنگین. با گراند- گریت grand – great در زبانهای اروپایی هم ریشه است. با گورد به معنی شهر نیز یک ریشه دارد.
دوم (doum) صورت. هم ریشه با daiman در اوستایی به معنی صورت و رخساره.
دیدنی های ایران از خزر تا خلیج فارس
..from Caspian to the persian gulf
Spectacular Iran from the Caspian Sea to the Persian Gulf
No comments:
Post a Comment