Monday, 2 August 2021

 کاریز یا قنات بخشی از مقاله: 
 کاریز میراث علمی و فرهنگی ایرانیان، دکتر محمد عجم  همایش ملی کاریز ۱۳۸۳  گناباد
«کاریز، ابتکار ایرانیان برای دست‌یابی به آب»

کاریز یا قنات یا کهریز به راهی که در زیر زمین کنده شده تا از طریق آن آب  به دشت جریان یابد قنات می گویند. کاریز کانالی است در عمق زمین برای ارتباط دادن رشته چاه هایی که از «مادرچاه » سرچشمه می‌گیردبه منظورهدایت آب به سطح زمین و مدیریّت آب برای کشاورزی و سایر مصارف. این کانال ممکن است تا رسیدن به سطح زمین هزارها متر به طول بیانجامد و سرانجام آب این کاریزها برای شرب و کشت و کار روی زمین می‌آیند که به این محل دهنه کاریز یا سر قنات می گویند.

وجه تسمیه یا ریشه یابی قنات

 

 «کاریز» واژه‌ای پارسی است و در اصل «کهریز» بوده است (بعضی نیز گفته اند که در اصل چاه ریز بوده است)  کاه  ریز یا کهریز به این دلیل است که برای اطمینان از بند نبودن و باز بودن مسیر چاههای فرعی و یا کانال های فرعی مقداری کاه در چاه می ریخته اند اگر در خروجی کاریز کاه مشاهده می شده  یقین می کردند که کانال مسدود نشده و ریزش نکرده  و یا اینکه می فهمیدند ریزش و بند شدن  از کدام چاه  و یا تا کدام کانال بوده است . قبل از اینکه کاریز بگویند احتمالا واژه کن او (کنو) کندن + اوو (آب) بکار می برده اند ولی بعد تر واژه کاریز و در قرون بعدی واژه قنات مرسوم شده است.

واژه قنات بطور یقین عربی نیست اما ممکن است معرب‌و یا تحریف شده  باشد ولی بیشتر در ادبیات عربی بکار می رود و زبان فارسی همان کاریز درست تر است..

 بعضی گفته اند که قنات معرب شده از کانو  است و کانو به معنی کانال است کانو – کانون – کانال ممکن هست از یک ریشه باشند اگر قنات از کانو باشد کانو  یا کن اوو  خود فارسی است و به قناتهای کوچک دامنه کوه گفته می شود که از کندن مسیر چشمه ایجاد می شود . . بعضی گفته اند قنات از کن بصورت قن  معرب شده و “ات” جمع عربی گرفته و قنات شده البته دوباره جمع مکسر شده بصورت قنوات . در ایران خاوری و افغانستان و آسیای میانه واژه‌ی کاریز بیش‌تر کاربرد دارد و در ایران باختری واژه‌ی قنات استفاده می شود . گفته شده که قنات عربی  شده‌ی « کن و یا کنات» پارسی است که از ریشه‌ی فعل کندن گرفته شده است.

 کاریز یا قنات یا کهریز به راهی که در زیر زمین کنده شود تا آب از آن جریان یابد می‌گویند. کاریز کانالی است که از دیرباز برای  انتقال آب زیر زمین  به  روی زمین برای شرب و کشاورزی و مدیریت آب در زمین می‌ساخته‌اند.

 ایرانیان باستان در چندین هزار سال قبل دست به این ابتکار جدید زده و آن‌را کاریز یا کهریز نام نهادند. با این اختراع که در نوع خود در جهان تاکنون بی‌نظیر بوده است، می‌توان مقدار قابل توجهی از آب‌های زیرزمینی را جمع آوری کرد و به سطح زمین رساند، که همانند چشمه‌های طبیعی، آب آن در تمام طول سال بدون هیچ کمکی از درون زمین به سطح آن (زمین) جاری شود.کاریز که توسط ایرانیان اختراع شده، هزاران سال قدمت دارد. قدمت بسیاری از کاریزهای ایران، از پنج،شش هزار سال متجاوز است و عمری برابر با تاریخ  تمدن کهن ایران دارد. با وجود این‌که چندبن هزار سال از اختراع آن می‌گذرد،  هنو‌ز هم این روش استفاده از آب، در قسمت مهمی از روستاها و مناطق مسکونی و کشاورزی و دام‌داری کشور معمول و متداول است و حتا یکی از ارکان اصلی کشت و  کار  در نواحی خشک  نیمه کوهستانی است. این اختراع که امروزه شهرت جهانی پیدا کرده، بعدها از ایران به بسیاری از کشورهای جهان انتقال یافته و مورد استفاده مردم در دیگر نقاط دنیا قرار گرفته‌است. طولانی‌ترین کاریز جهان و عمیق‌ترین چاه مادر در حوالی «گناباد» از توابع خراسان است که ۷۰ کیلومتر طول کانال های آن است و عمیق‌ترین چاه مادر کاریزهای ایران به روایتی  ۳۵۰ متر عمق دارد و آن مربوط به کاریز «قصبه» گناباد است. کندن آن به دوره هخامنشی و یا قبل از آن می‌رسد.

تمدن ایران بیشتر بر اساس قنات و کاریز شکل گرفته است تا رودخانه  در حالیکه مصر و عراق تمدن رودخانه ای هستند ایران تمدن کاریزی است .

«هانری‌گوبلو» در پایان نامه خود به اشتباه نوشته است اختراع قنات بخاطر استخراج معدن بوده است اما  خوشبختانه وی عنوان کتاب خود را قنات فنی برای دستیابی  به آب قرار داده که خطای  فرضیه ایشان را جبران می کند  این کتاب در  سال ۱۳۷۱ با همکاری دکتر پاپل یزدی ترجمه و استانقدس آنرا وارد بازار کرد.  وقتی کتاب  را خواندم  دیدم خیلی خوب تدوین شده اما این قدم های اولیه بوده  و نقایصی دارد لذا باید ایرانیان پیشگام شوند و عمیق تر بررسی کنند . بخصوص از بعد باستان شناسی  باید موضوع قنات بیشتر بررسی شود . ضعف بزرگی که  در کتاب دیده می شد  عدم توجه  نویسنده به قناتهای گناباد  بود  وی فقط اشاره کوتاهی در حد یک پاراگراف دارد و آنهم اشتباه است  در حالیکه باید حداقل یک فصل را به قناتهای گناباد اختصاص می داد چون تا یک قرن قبل  جغرافیای  گناباد  بیشترین قناتهای  در یک  منطقه  را بوده اند  زیرا  همه روستاهای شهرستان گناباد قنات دارند اما نویسنده که احتمالا  گناباد  را ندیده است  خیلی گذرا از  از یک قنات بنام  گناباد نام برده و  بدون اینکه توضیح دهد کدام قنات گناباد منظورش هست می گوید این قنات هفتصد سال قدمت دارد و مربوط به دوره اسلامی است  از همان زمان  تصمیم داشتم خطای این کتاب را طی مقاله  ای منتشر کنم فرصت بدست نیامد تا اینکه همایش ملی قنات در گناباد سال ۱۳۸۲  فرصت یافتم مقاله ای به سمینار ارایه دهم  و توضیح دهم که  قنات گناباد در زمان سفرنامه نویسان همچون  ناصر خسرو  توصیف شده و حتی ناصر خسرو حدود هزار سال قبل  نوشته است که مردم ساخت آنرا به  کیخسرو  کیانی نسبت می دهند بعضی آنرا به دوره کیومرت  کیانی و قنات های دیگر منطقه مثل قنات ریاب را به گودرز نسبت  می دهند. این نشانگر آن است که قنات خیلی قدیمی تر است دوم اینکه اصلا منطقه گناباد رودخانه ندارد  خود دشت گناباد حتی چشمه هم ندارد لذا  ابتدا قنات حفر شده و بعد مردم در آنجا سکونت کرده اند مردم گناباد ابتدا در اطراف تنگل زیبد و حاشیه چشمه سارهای  براکوه  زندگی دامداری داشته اند سپس با حفر قنات  و کشاورزی کم کم در دشت گناباد و اطراف مسیر قنات ساکن شده اند.

«هانری‌گوبلو» معتقد است که کاریز، ابتدا یک فن آب‌یاری نبوده، بلکه به‌طور کامل از تکنیک معدن نشات گرفته و منظور از احداث آن جمع‌آوری آب‌های زیرزمینی مزاحم (زه آب‌ها) به هنگام حفر معادن بوده‌است. تردیدی نیست که در گستره فرهنگی ایران، از معادن «مس» و احتمال «روی» موجود در کوه‌های زاگرس، در هزاره دوم قبل از میلاد مسیح بهره‌برداری شده ‌است. کاریز، تشکیل شده از یک دهانه یا هرنج که روباز است و یک مجرای تو‌نل مانند زیرزمینی و چندین چاه عمودی که مجرا یا تو‌نل زیر زمینی را در فواصل مشخص با سطح زمین مرتبط می‌سازد، دارد. چاه‌ها که به آن‌ها در موقع حفر، میله هم گفته می‌شود، علاوه بر مجاری انتقال مواد حفاری شده به خارج، عمل تهویه کانال زیرزمینی را نیز انجام می‌دهند و راه ارتباطی برای لای‌روبی، تعمیر و بازدید از داخل کاریز نیز به شمار می‌روند.آغاز کاریز همان دهانه کاریز است که «مظهر کاریز» نیز نامیده می‌شود. مظهر کاریز جایی است که آب از دل کاریز بیرون می‌آید و ظاهر می‌شود و می‌تواند برای آب‌یاری و دیگر مصارف مورد استفاده قرار بگیرد. قسمت انتهایی کاریز، «پیش‌کار کاریز» نامیده می‌شود که در آخرین قسمت آن‌، چاه مادر کاریز قرار گرفته‌است. قسمت‌هایی از کاریز که با حفر آن‌ها هنوز آب بیرون نمی‌آید «خشکه کار» و قسمتی که آب‌دار است (قسمت انتهایی) قسمت «آبده کاریز» نامیده می‌شوند.کندن کاریز معمول از مظهر آن که همان سطح زمین خشک است، شروع و به مناطق آبده چاه مادر، ختم می‌شود. بنابراین، اول دهانه کاریز یا هرنج که خشک است و بعداز آن اولین چاه‌ها یا میله‌ها که این‌ها هم خشک است و آب ندارند و به اصطلاح قسمت خشک کار کاریز نامیده می‌شوند، حفر می‌شوند. بعد کار به طرف قسمت بالادست که همان قسمت‌های آبده و بیش‌تر آبده زمین است، ادامه پیدا می‌کند. طول یک رشته کاریز که در میزان آب‌دهی آن نیز موثر است. نسبت به شرایط طبیعی متفاوت است. این شرایط بستگی به شیب زمین و عمق چاه مادر دارد. از طرف دیگر هرچه سطح آب زیرزمینی پایین‌تر باشد، عمق چاه مادر بیش‌تر می‌شود. مهم‌ترین عاملی که طول کاریز را مشخص می‌کند، شیب زمین است. هرچه شیب زمین کم تر باشد طول کاریز بیش‌تر و هرچه شیب بیش‌تر باشد طول کاریز کم‌تر خواهد بود.تنها قنات دو طبقه جهان قنات دوطبقه «مون اردستان» در محله مون یکی از محلات شهرستان اردستان در استان اصفهان واقع است. این قنات در این محله شامل دو طبقه ‌است که که در هر طبقه آن آبی مسقل جریان دارد جالب این‌جاست که آب هیچ یک به دیگری نفوذ نمی‌کند این قنات ۸۰۰ سال پیش احداث شده است. سیستم استخراج در کاریز طوری است که آب بدون کمک و صرف هزینه فقط با استفاده از نیروی ثقل از زمین خارج می‌شود. با توجه به چاه‌ها و کاریزهای موجود‌، آب کاریز در مقابل آبی که از چاه استخراج می‌شود، ارزان‌تر تمام می‌شود. آب کاریز دایمی است و در مواقع اضطراری کشت و زراعت و در مواقع حساس (نیاز به آب)‌، قطع نمی‌شود. منابع آب زیر زمینی توسط کاریز دیر تمام می‌شوند و استفاده طولانی دارند، هر چند به‌طور دایم آب‌ها، چه مصرف شوند و چه نشوند، خارج می‌شوند. کاریز دارای مزایای بسیار زیادی است که در این‌جا فقط به تعداد محدودی از آن‌ها اشاره شده است.در زمین‌های هموار و نواحی ای که زمین شیب کافی ندارد و نیز زمین‌های خیلی سست و ماسه‌ای امکان حفر کاریز نیست. آب کاریز، به‌طور دایم جریان دارد و قابل کنترل نیست. به‌همین خاطر کاریز مدام باعث تخلیه آب زیرزمینی می‌شود. در فصولی که به آب احتیاج نیست و یا احتیاج به آب خیلی کم است، امکان جلوگیری از جریان و یا کنترل کاریز وجود ندارد. کاریز به‌خاطر این که در سفره‌های آب زیرزمینی کم عمق استفاده می‌شود و این منابع هم غنی نیستند و دارای نوسان زیادی هستند، نسبت به تغییرات سطح آب زیر زمینی خیلی حساسیت دارد. در فصول گرم که گیاه به آب بیش‌تری نیاز دارد و همین‌طور در فصول و سال‌های خشک، آب کاریز کم می‌شود. کاریز نسبت به چاه در مقابل سیل و زلزله و امثال این‌ها آسیب‌پذیرتر است و خرابی در کاریزها بعضی مواقع طوری است که احیا مجدد آن‌ها یا ممکن نیست و یا از لحاظ اقتصادی مقرون به صرفه نیست.پژوهش‌گران به ‌اتفاق معتقدند که بهره‌برداری از قنات ابتدا در ایران صورت گرفته و در دوره‌ی هخامنشی توسط ایرانیان به عمان، یمن و شاخ آفریقا نیز راه یافت سپس مسلمانان آن‌را به اسپانیا بردند. مهم‌ترین و قدیمی‌ترین کاریزها در ایران، افغانستان و تاجیکستان وجود دارد. در حال حاضر در ٣۴ کشور جهان قنات وجود دارد ولی چهل‌هزار قنات فعال موجود در ایران چند برابر بیش‌تر از مجموع قنات‌ها در سایر کشورهای جهان است. مهم‌ترین قنات‌های ایران در استان‌های کویری خراسان، یزد، کرمان، مرکزی و فارس وجود دارد. قنات یا کاریز یکی از شگفت‌انگیزترین کارهای دسته‌جمعی تاریخ بشری است که برای رفع یکی از نیازهای مهم و حیاتی جوامع انسانی، یعنی آب‌رسانی به مناطق کم آب و تامین آب شرب انسان، حیوان و زراعت و با کار گروهی و مدیریت و برنامه‌ریزی به وجود آمده است.این پدیده‌ی شگفت‌انگیز آب‌رسانی از دیرباز و از عصر آهن به‌‌عنوان یکی از منابع تامین آب شرب و کشاورزی در مناطقی که با خطرات خشک‌سالی در فلات ایران روبه‌رو بوده‌اند، نقش کلیدی و موثری در نظام اقتصادی و حیات اجتماعی کشور داشته و موجب شکوفایی اقتصاد کشاورزی و ایجاد کار و فعالیت‌های متعدد شهری و روستایی و باعث آرامش مردم بوده است. به گواه تاریخ، و کشفیات باستان‌ شناسی این فن‌آوری مهم از ابتکارات ویژه‌ی ایرانیان بوده و به تدریج، به سایر مناطق جهان، از جمله منطقه‌ی اروپای غربی، شمال آفریقا، چین و حتا به بخش‌هایی از آمریکای جنوبی چون شیلی راه یافته است.تاریخ قنات در ایران به‌طور مشخص، به دوره‌ی ایران باستان و ماقبل کتابت و به عصر آهن بر می‌گردد. تمدن شهر سوخته و تمدن «هکمتانه» و وجود قنات در این شهر دلیل روشنی بر ساخت قنات در دوره‌ی ماقبل هخامنشی است. یکی از قدیمی‌ترین اسناد مکتوب شناخته شده که در آن به قنات اشاره شده، شرح هشتمین نبرد «سارگون دوم»، (پادشاه آشور است که در سده هشتم قبل از میلاد می‌زیسته) علیه امپراطوری اوراتور در سال ٧١۴ قبل از میلاد مسیح است (محقق فرانسوی گوبلو به کمک یک لوح بزرگ مسی که با خط میخی و به زبان «آکادی» نوشته شده، از آن مطلع شده است.این لوح، اکنون در موزه‌ی لوور پاریس موجود است.) سارگون از کوه‌های زاگرس می‌گذرد و به ناحیه‌ای واقع در اطراف شهر «اوهلو» (مرند کنونی) در حدود ۶٠ کیلومتری شمال غرب تبریز در شمال دریاچه‌ی ارومیه می‌رسد. «گوبلو» متوجه می‌شود که در این ناحیه رود وجود ندارد. با این حال ناحیه‌ای است که با آب‌یاری سبز و خرم شده، اما او از این امر تعجب نمی‌کند برای این که او در دشت‌هایی فرمان‌روایی کرده که چنین تکنیک‌ها یا سیستم‌هایی از حداقل دو هزار سال پیش در آن‌ها معمول بوده است اما آن‌چه که او را شگفت‌زده می‌کند، بی‌اطلاعی از منشا این آب‌ها بوده است. به‌طور قطع، سارگون موفق شد که قنات را ببیند. اما این قنات‌ها را چه کسانی ساخته‌اند؟ و چه کسی این تکنیک را به منطقه آورده است؟به استناد کتیبه‌ی سارگون، اورسای اول پادشاه هم‌ عصر او بوده که اولین قنات را احداث کرده است. بنابراین فرمان‌روای آشور، رواج این تکنیک را که به گفته‌ی او پدیده‌ای تازه بوده است، به اهالی «اوراتور» نسبت می‌دهد. از طرف دیگر در ناحیه‌ی دریاچه وان (که در آن زمان جز خاک ایران بوده) ناظری در آغاز قرن هشتم قبل از میلاد، به وجود ٢١ رشته قنات اشاره کرده است. در کتابی تحت عنوان «‌ارمنستان در گذشته و حال‌« نوشته‌ی «لهمان»، مورخ ١٩٢۵، آمده است که ابداع قنات به اوراتور‌ها تعلق دارد و می‌دانیم که اهالی اوراتور، اعقاب بلافصل ارمنی‌ها هستند. برابر مطالب اوستایی و مطابق «شاه‌نامه‌ی فردوسی»، «هوشنگ مخترع» قنات بوده است و «جم» یا «جمشید مخترع لباس»، تبر، شمشیر، بیل و ادوات کشاورزی است می‌دانیم که شاهان پیش‌دادی براساس داستان‌های شفاهی تا دوره‌ی زرتشت ادامه داشتند و این روایت‌ها تا زمان فردوسی در میان مردم نیز نقل می‌شدند این داستان‌های شفاهی ریشه‌ی هفت تا ده هزار ساله دارند.اشغال فلات ایران از سوی مادها و پارس‌ها با ایجاد شهرهای بزرگ و باشکوه هم‌راه است مانند شهرهای اکباتان (همدان) و پاسارگاد پایتخت قدیمی امپراطور ماد که از سوی «کوروش دوم» بنیان گذاشته شد. هم‌چنین تخت‌جمشید که داریوش اول آن را در نزدیکی پاسارگاد به‌وجود آورد و به‌صورت پایتخت هخامنشیان درآمد. شهر«‌راگس» یا راجس (ری) در چند کیلومتری شهر ری کنونی یکی از پرجمعیت‌ترین شهرها بود. تمامی این شهرها با استفاده از سیستم قنات توانستد آب خود را تامین کنند و به حیات خود ادامه دهند زیرا در آن زمان رودها و یا چشمه‌هایی بیش از امروز وجود نداشته است. اما به هر حال قدیمی‌ترین قنات ثبت‌شده در تاریخ به سه‌هزار سال پیش (٣٠ قرن قبل)، برمی‌گردد که در آذربایجان و ارمنستان حفر شده است.

حدود ۵٠٠ سال قبل از میلاد مسیح ایرانیان، آموزش فن حفر قنات را به مصر و حدود ٧۵٠ میلادی مسلمانان بنی‌امیه این فن را ازآن‌جا به اسپانیا منتقل کردند

در پی آن، در دوره‌ی «داریوش بزرگ» (۴٨۶-۵٢١ ق. م) که اوج شکوفایی و اقدامات آب‌یاری و حفر کاریز در سرتاسر فلات ایران به‌شمار می‌رود. قنات‌های متعددی در قلمرو فلات ایران و در عمان و مصر حفر شده است. براساس کاوش‌های باستان‌ شناسی این باور وجود دارد که کاریزهای ایجاد شده در نواحی جنوبی خلیج‌فارس، خراسان، یزد و کرمان در دوره‌ی هخامنشیان ساخته شده و قنوات قدیمی قم و بسیاری دیگر از مناطق ایران در عصر ساسانیان و قنوات تهران در دوره‌ی صفویه و قاجاریه حفر شده است. از مطالعه‌ی کتب قدیم و آثار باستانی ایران پی‌ می‌بریم که کندن کاریز و تعمیر آن و آب‌یاری و زراعت کاری مقدس محسوب می‌شده است. در «وندیداد» که زرتشتیان آن را کتاب الهی می‌دانند و بعضی نیز آن را دانش‌نامه فرهنگ باستان محسوب می‌کنند چنین جملاتی وجود دارد: «سوگند یاد می‌کنم به جاری‌کردن آب خنک در خاک خشک (کاریز) و عمارت راه و سوگند یاد می‌کنم به زراعت و کاشتن درخت میوه.»آقای گوبلو، دانشمند فرانسوی که حدود بیست‌سال در ایران اقامت داشته و در زمینه‌ی آب در ایران کار کرده است، این سیستم باستانی دست‌یابی به آب زیرزمینی را قابل مطالعه می‌یابد و بر این اساس وقتی به وطن خود (فرانسه) برمی‌گردد موضوع دکترای خود را قنات انتخاب می‌کند و با سفرهای متعدد به مناطق مختلف جهان و با استفاده از ۵٣۴ منبع علمی، تحقیقی، کتاب یا تز دکترای خود را تحت عنوان «قنات فنی برای دست‌یابی به آب در ایران» می‌نویسد او در این نوشته‌ی خود ثابت می‌کند که قنات اختراع ایرانیان است و ده‌ها قرن هم قدمت دارد در حالی که چینی‌ها فن قنات را تازه چند قرن پس از ایرانیان آموخته‌اند، گوبلو در کتاب خود که در سال ١٩٧٩ انتشار یافته می‌نویسد:«همه چیز دال بر آن است که نخستین قنات‌ها در محدوده‌ی فرهنگی ایران ظاهر شده‌اند و انگیزه‌ی اصلی از حفر قنات، باور و فرهنگ یک‌ جانشینی و توسعه‌ی کشاورزی و آبادی بوده است به‌طوری که این صنعت در میان ترک‌های شرقی و اعراب که فرهنگ کوچ‌نشینی داشته‌اند رونق نیافته است.» گوبلو ده‌ها صفحه از کتاب خود را به بررسی صادر‌شدن فن قنات از ایران به دیگر کشورهای شرق و غرب و غیره اختصاص داده است اما برای جلوگیری از طولانی‌شدن مقاله فقط به ذکر نکات زیر که در واقع نتیجه‌گیری کوچکی از نوشته‌های مهم این دانش‌مند فرانسوی است اکتفا می‌شود، این دانش‌مند در نتیجه‌ی سال‌ها تحقیق و نیز سفر به کشورهای مختلف و هم‌چنین استفاده از صدها منبع، معتقد است که خواست‌گاه اصلی قنات ناحیه‌ی آذربایجان غربی ایران و ارمنستان فعلی در منطقه‌ی معادن سرب این نواحی می‌باشد و این فن دست‌یابی به آب زیرزمینی، در محیط فرهنگی ایران در اوایل هزاره‌ی اول قبل از میلاد مسیح، اختراح شد و سپس به سرعت در دیگر نقاط کشور و در خارج از آن رواج یافت این فن دست‌یابی به آب زیرزمینی در سال‌های ٨٠٠ قبل از میلاد به وسیله‌ی کشاورزان در داخل فلات ایران رواج پیدا کرد و از آن‌جا به سایر نقاط جهان گسترش یافت.به‌عنوان مثال حدود ۵٠٠ سال قبل از میلاد مسیح ایرانیان، آموزش فن حفر قنات را به مصر و حدود ٧۵٠ میلادی مسلمانان بنی‌امیه این فن را ازآن‌جا به اسپانیا منتقل کردند و سپس از آن‌جا به مراکش منتقل شد و حدود سال ١۵٢٠ میلادی به آمریکا به ویژه منطقه‌ی لس‌آنجلس فعلی، انتقال یافت (به موجب بررسی‌ها، آب لس‌آنجلس آمریکا ابتدا به وسیله‌ی قنات تامین می‌شده است) و در سال ١۵۴٠ میلادی به ناحیه‌ی پی‌کارد شیلی منتقل شده است. بررسی‌های گوبلو ثابت می‌کند که سیستم قنات تازه در سال ١٧٨٠ یعنی در حدود ٢٢۵ سال قبل به چین شرقی (ناحیه تورفان) رسیده است.انواع قناتقنات دو طبقهاین قنات‌ها که تعداد آن‌ها زیاد است ولى متاسفانه شناخته شده نیستند، در ناحیه‌اى که دو طبقه لایه‌‌ی آب‌دار به‌وسیله یک قشر غیرقابل نفوذ از یک‌دیگر جدا شده‌اند حفر مى‌‌کردند. در بسیارى از قنات‌ها مشاهده مى‌شود که در قسمتى از قنات دو کانال بر روى یک‌دیگر حفر شده و قبل از آفتابى شدن قنات، آب آن‌ها روى هم‌دیگر ریخته و تشکیل یک قنات واحد را مى‌دهد. یکى از بهترین نمونه‌هاى این نوع را در «اردستا» نمى‌توان دید. قنات دو طبقه «موناردستان» از دو کانال موازى که بر روى هم قرار گرفته و در چاه‌هاى عمودى مشترک هستند، تشکیل شده است. کانال رویی حدود ۲۰۰ متر دورتر از کانال زیرین، آفتابى مى‌شود و سپس در پایین دست، در محلى به‌نام محله سیدهاى اردستان به هم‌دیگر متصل مى‌شوند. تشخیص و احداث این نوع قنوات بستگى به‌وجود لایه‌هاى آب‌دار بر روى یک‌دیگر و تخصص معمار قنات دارد. شکل (مقاطع طولى ارتفاع انواع قنات) مقاطع انواع قنات‌ها را نشان مى‌دهد‌.- بدون نیاز به نیروى محرکه و سرمایه‌گذاری، آب در اثر خاصیت جاذبه زمین جارى مى‌شود و مورد استفاده قرار مى‌گیرد.- آب در کانال‌‌هاى سرپوشیده جریان یافته، تبخیر به حداقل رسیده و احتمال آلودگى نیز کم مى‌شود.- قنات‌ها اگر حفاظت و لای‌روبى شوند به‌عنوان یک منبع دایمى آب براى سال‌ها و حتى قرن‌ها مى‌توانند مورد استفاده قرار گیرند.- هزینه‌ی حفر قنات‌ها عمومن به‌علت قدمت‌ آن‌ها در ایران مستهلک‌شده و در حال حاضر به‌عنوان یک منبع سرمایه‌گذارى نشده تلقى مى‌شود.- با اتکا به قنات، در مناطق بیابانى و دورافتاده اجتماعات انسانى تشکیل‌شده و زندگى در مناطق خشک ایران شکل گرفته است.‌- اصولن آب قنوات گواراتر از آب چاه‌ها است به‌خصوص این‌که در فصول گرم، خنک و در فصول سرد، نسبتن گرم است.‌منگلقناتى است که منبع تغذیه‌ی آن رودخانه دایمى است. گاهى وجود ارتفاعات مانع رسیدن آب رودخانه به منطقه‌اى مشخص مى‌شود. در این صورت با حفر یک منگل، آب رودخانه را که در سطح زمین جارى است، مجددن به زیر زمین برده و سپس آن را با استفاده از شیب مناسبى که در منطقه مورد نظر ایجاد مى‌‌کنند، به سطح زمین مى‌آورند. یکى از بهترین انواع قنات‌هاى منگل منظومه «شمس‌آباد» کرج است که با تغذیه از کردان رود در زیر جاده تهران، قزوین جارى است. این روش نیز به‌منظور استفاده از آب تعدادى از رودخانه‌هاى دایمى در ایران توصیه مى‌شود.قنات سدىاین قنات‌ها در جنب سدهایى احداث مى‌شود که به‌منظور تامین آب قنات در بستر یک مسیل یا آب‌راهه بنا شده است. در فصول بارندگى سیلاب‌ها و هرز آب‌ها در پشت این سدها جمع شده و به‌تدریج در زمین نفوذ نمى‌کند و قناتى که در مجاورت سد مذکور احداث شده است از آب‌هاى نفوذى سد به زمین تغذیه مى‌کند. به‌نظر مى‌آید که این روش در بسیارى از مناطق کوهستانى ایران به‌منظور تامین آب روستاییان قابل اجرا باشد. براى مثال‌ بهترین نمونه از این قنات‌ها، قنات جندق است.

کاریز در ادبیات فارسی 

کاریز در ادبیات فارسی بسیار بکار رفته و توصیف شده است بخصوص در سفرنامه ها و مسالک و ممالک   مثلا ابوعبدالله حاکم نیشابوری می نویسد کاریز از ابداعات  منوچهر پیشدادی است. بیهقی – ناصر خسرو – جلال الدین محمد بلخی – بیرونی – ابوالفتح احمد میدانی نیشابوری محمد پادشاه در آنندراج  از کاریز سخن گفته اند.  قدیم‌ترین تعریف از «کاریز» از آن اسدی طوسی، مندرج در لغت‌ فرس (تألیف ۴۶۵)، به این شرح است: «کاریز: آب باشد که در زیرزمین از چاه به چاه برند، کسایی ‏‎]‎مروزی، وفات ۳۹۴‏‎[‎‏ گفت: سزد که دو رخ کاریز آب دیده کنی ر که ریز ریز بخواهدت ریختن کاریز «در یکی از متون کهن پهلوی (فارسی میانه) برجای مانده، یعنی مینوی خرد، پرسش‌هایی درباره اندیشه «نیروی خرد» مطرح می‌شود که به هر یک پاسخ داده شده است. در این پاسخ‌ها، از جمله یاد‌آور می‌شود که آفرینش جهان هستی و همه آفریدگان و پدیده‌های طبیعی و نیز ابداعات و ساخته‌های بشری، به «نیروی خرد» میسر است. در یکی از پاسخ‌ها اشاره تلویحی به کندن «کاریز» دارد، که هنر یا فن تخصصی است، و طرح و اجرای آن به مدد اندیشه «نیروی خرد» بوده است:

… نیز «آب نهانی» در زیرزمین را به دیدار خورشید آوردن، و به کشت و ورز و آبادانی و سود و آسایش و خوشی مردمان و ستوران و گاوان و گوسفندان به کار بستن به «نیروی خرد» ممکن است.

کاریز گر یا مقنی

کاریز کار یا کاریزگر به کسی گفته می شود که به کار کندن کاریز و قنات اشتغال داردمقنی و چاه کن هم به این فرد گفته می شود. کاریزگر یا مقنی حرفه ای است که امروزه دیگر منسوخ شده است

کاریز گری یا کاریز کاری یا مقنی گری شغلی است بسیار قدیمی که از ابتدای تمدن ایران وجود داشته است. تمدن ایران بر دو نوع و یا دو پایه رودخانه ای و کاریزی شکل گرفته است در حاشیه کویرها شهرها در اطراف کاریز و جوی آب قنات بوجود آمده است. آخرین فردی که عمر خود را به مقنی گری و ساخت کاریز گذرانده است بنام نبی پور گنابادی سال ۹۷ فوت نمود و اخرین فردی که پیشه و شغل وی میراب و ساعت داری کاریز  و یا فنجان بوده است، اسماعیل عجم بود که سال ۱۳۹۶ درگذشت.

چگونگی کندن کاریز و چاههای آن
بر اساس مطالعاتی که بر روی دهها قنات یا کاریز کهن در شهرستان گناباد و فردوس  صورت گرفته می توان گفت ، کندن کاریز ابتدا با زدن چاه مادر و یا چاهی که آب در آن وجود دارد شروع میشده معمولا این چاه در پای کوهها و جویبارها و یا محلی که درختان تنومند و انبوه گیاهی داشته کنده میشده است. چون این پوشش گیاهی نشانه وجود آب در زیر زمین بوده است سپس برای انتقال آب مادر چاه به روی سطح زمین کانال حفر می کردند و برای راحتی کار بیرون کشیدن خاک درون کانال و امکان ورود هوا برای تنفس و برای روشنایی چراغ مندو ناچار باید در مسیر چاههای عمودی متعدد کند تا زمانیکه آب به سطح زمین برسد.
برای اینکه چاههای قنات در راستای هم قرار بگیرد و پیچ و خم نداشته باشد و باید راستی گرفت و این عمل هم به اینصورت انجام میشده که ابتدا دو تکه سنگ شاقولی را با دو طناب به ارتفاع چاه به عمق چاه می فرستاده اند و در ابتدای پشته سمت چپ این شاقول را نگه می داشته اند و یه چراغ کاربیت یا مندو را توسط کارگر در انتهای پشته قرار می داده اندو با بستن یکی از چشمان و دقت کردن شاقول با نور چراغ باید در یک راستا قرار بگیرد. چراغ مندو (چراغ موشی) چراغ مندو اولین چراغ هایی بوده که با مندو(روغن کنتو) روشن می شده. و بعدها از چراغ کاربیت استفاده شده کلنگ یک سر و یکی از اصلی ترین وسیله کلنگ یک سر بوده که با توجه به نوع استفاده انواع مختلفی داشت. مثلا برای محلی که سنگ بود بایست از کلنگی که سر آن کٌت (کند) می باشد استفاده کرد و برای محلی که گل می باشد و نرم تر بایستی حتما از کلنگ سر تیز استفاده شود. دستمزد در گذشته دستمزد بسیار اندک بود طوری که پایان کار مقداری توت خشک یا انجیر خشک شده و از این قبیل خشکبارها می دادند یا اینکه شب جمعه تا شب جمعه برات یا حواله به عنوان دستمزد می گرفتند. بعدها مزد افراد را به عنوان نفقه قنات جمع آوری می کردند به گونه ای که هر فردی نسبت به شبانه روزی آب خود، سر خرمن (هنگام درو کردن گندم) سهم مشخص شده را تحویل می دادند و انباردار هم حواله ای را در پایان کار به مقنی ها داده و آنها سهم خود را بطور جداگانه دریافت می نمودند. (استاد کار یه مقدار مشخصی داشت و مرد هم یه مقداری و دول کش هم مقدار معینی را دریافت می نمودند.) مثلا این قسمت که گل نرمتری داشته است متر آن یک سنگ گندم دستمزد فلان کارگر بوده. و قسمتی که سول بوده ۷ من گندم و دم چاه متری ۲ سنگ گندم و قسمتهایی که سنگ بوده ۸ من گندم دستمزد می باشد.

قنات گناباد یا کاریز کیخسرو 

ناصر خسرو هزار سال قبل در کتاب سفرنامه 

*گفتار ۶۰ *** ***چنین گفته است:

( ۲۱ ربیع الاخر ۴۴۴ ) قمری  و چون از تون (فردوس) برفتیم آن مرد(راهنمای من) گیلکی(روستایی در تبس /طبس) مرا حکایت کرد که وقتی ما از تون به کنابد(گناباد) می رفتیم دزدان بیرون آمدند و بر ما غلبه کردند . چند نفر از بیم خود را در چاه کاریز افکندند بعد از آن یکی را از آن جماعت پدری مشفق بود بیامد و یکی را به مزد گرفت و در آن چاه گذاشت تا پسر او را بیرون آورد . چندان ریسمان و رسن که آن جماعت داشتند حاضر کردند و مردم بسیار بیامدند . هفتصد گز رسن فرو رفت تا آن مرد به بن چاه رسید ، رسن در آن پسر بست و او را مرده برکشیدند و آن مرد چون بیرون آمد گفت که آبی عظیم در این کاریز روان است و آن کاریز چهار فرسنگ می رود و آن گفتندکیخسرو فرموده است کردن.و بیست و سیوم ۲۳ شهر (ماه)ربیع الاخر به شهر قاین رسیدیم.

 بر اساس تاریخ بلعمی،  بهرام چوبین برای جنگ با شا بشاه در بلخ از مسیر اهواز . تبس جنابذ( گناباد) به بلخ رفت. بر اساس  کتاب فتوح البلدان البلاذری  ص ۴۴۳ یزدگرد پس از حمله اعراب به اصفهان، استخر فارس، کرمان و سیستان رفت و از آنجا به سویی خراسان و مرو عزیمت نمود ماهویه مرزبان مرو نیزک ترخان را به جنابذ (گناباد) به استقبال او فرستاد او یکماه نزد یزدگرد بود و از دختر شاه خواستگاری نمود اینکار را بر شاه سخت گران آمد که به جنگی خونین منجر شد. محل اسکان یزگرد قلعه زیبد بوده است این قلعه معروف به قلعه شاه نشین است. این قلعه از آب چشمه شهاب گبر تامین می شده و در پایین قلعه نیز چاه مادر قنات زیبد قرار داشته است .

بنظر می رسد قبرستان گبرها در کلاته شهاب همان گورستان کشته شدگان سربازان یزدگرد سوم در جنگ نیزک ترخان باشد . شاه  آنگاه  به مرو رفت و توسط آسیابانی به قتل رسید.

ابوالفداء در تقویم البلدان و ابن حوقل ۳۳۱ قمری در صوره الارض  ص ۱۸۰ و  استخری متوفی ۳۴۶ قمری در مسالک و الممالک ص ۲۲۳  و ابوزید سهل بلخی متوفی ۳۲۲ قمری در صور الاقالیم از کاریز جنابد (گنابد) ینابذ نام برده اند 

همانطور که ناصر خسرو گفته قنات گناباد در آن دوره کاریز کیخسرو نامیده می شده است. امروزه به آن قنات قصبه می گویند اما نام تاریخی کاریز کیخسرو است. جنگ دوازده رخ که شرح آن در شاهنامه آمده و مطابق شاهنامه جنگ در ریبد گناباد روی داده و کیخسرو نیز بعد از پیروزی سرداران ایرانی برای جشن و پیشکش هدایا به گودرز و گیو  به گناباد آمده است 

عکس از قنات کیخسرو گناباد ،  هنرمندعکاس: مرتضی لعل

 کاریز کیخسرو و یا قنات قصبه گناباد کهن ترین و شاید یکی از عجایب تمدن ایران  باشد  ناصرخسرو عمق چاه قنات را هفتصد گز و طول آن را چهار فرسنگ ذکر کرده است. خروجی آب کاریز در قصبه شهر قرار دارد و بطول کلی ۳۳۱ هزار و ۳۳ متر در یک رشته اصلی به نام قصبه و چهار رشته منشعب به نام دولاب کهنه، دولاب نو، رشته فرعی اول و رشته فرعی دوم قصبه جریان دارد. رشته اصلی قصبه که ۱۳۱هزار و ۳۵ متر طول دارد و در امتداد دره پرآب خانیک حفر شده و عمق مادر چاه آن نیز بیش از ۲۰۰ متر است.

 

قطعه سفال‌های پراکنده در اطراف دهانه چاه‌های این رشته حاکی از این است که رشته قصبه واقع در کانال اولیه اصلی قنات بوده که در زمان هخامنشیان حفر شده و به دنبال آن رشته‌های دیگر قنات در مواقع خشکسالی حفر شده است. اما ریزش پی در پی قنات، پیشینیان را به یافتن راه چاره‌ای ترغیب کرد که طی آن در فاصله ۶۸۳ متری، قنات را به دو شاخه تقسیم کنند تا در صورت ریزش و بسته شدن یکی از کانال‌ها، آب از دیگری خارج شده و در داخل انباشته نشود.

 ابتدا هفتاد تا یکصد متری چاه عمودی حفر شده و سپس با زاویه قائمه در کف آن کانالی افقی و بلند هوا، به سمت مسیر قنات بطول سه تا پنج متر حفر شده و مقنی به تعداد هر چاه چرخی در انتهای کانال‌های افقی و بر فراز چاههای عمودی استوار می‌کرده، خاک ارسال شده از عمق را کارگران از طنابی به طناب دیگر می‌بستند این نوع چاه‌ها به دو منظور حفر شده اند: ۱- اینکه در موقع حمله و هجوم دشمن نتوانند قنات را کور کنند، چون در نهایت جلوی کانال‌های افقی بسته می‌شد و دیگر اینکه از وزن طناب‌ها بکاهند زیرا اگر مثلا در چاه ۳۰۰ متری بخواهند از یک ریسمان و یک چرخ استفاده کنند، وزن طناب خیس شده حدود یک تن خواهد رسید، که انتقال آن مشکل خواهد بود، در مجموع قنات قصبه با طول ۳۳ کیلومتر دارای ۴۰۸ حلقه چاه که عمق مادر چاه آن ۳۰۰ متر بوده که ۲۸ متر آب روی هم انباشته شده است که بجز شعبه اصلی شعبات فرعی دیگری نیز وجود دارد که از مجموع این کانالها ۶۰درصد آن مسدود و میزان آب دهی آن ۴۰درصد موجود ۱۵۰ لیتر در ثانیه است.

کاریززیبد – فنجان یا ساعت آبی

از سال ۱۳۸۰ تا کنون سد خاکی زیبد که از بزرگ‌ترین سدهای شهرستان گناباد است ورودی آب نداشته و خشکسالی پیاپی تنگل دلنشین آن را به برهوتی غم‌انگیز تبدیل کرده است. از مجموع ۵۰۰ هکتار زمین زراعی و باغی زیبد تنها حدود ۱۵ هکتار باقی مانده که از دو قنات آبیاری می‌شود. یکی از این دو قنات زیبددر حال خشکیدن و دیگری که قنات اصلی زیبد است و میانگین آبدهی آن در شرایط طبیعی بیش از ۳۵ لیتر در ثانیه بوده هم اکنون با کمتر از سه لیتر رسیده است.

چشمه قناتاین نوع قنات‌ها عموم در مناطق کوهستانى حفر مى‌شود. طول این قنات‌ها معمولن کم و چاه‌هاى عمومى آن بسیار محدود و گاهى حتا بدون چاه عمومى است. در این نوع قنوات با حفر کانالى از لایه‌هاى غیرقابل نفوذ آب را به سطح زمین عبور مى‌دهند. هزینه نگه‌دارى این قنات‌ها معمولن کم و آب آن‌ها نسبت به مقدار نزولات جوى و میزان برف‌گیرى ارتفاعات تغییر مى‌کند.قنات موتورىاین اصطلاح که در سال‌هاى اخیر در روستاها عنوان شده، به قنواتى اطلاق مى‌شود که آب آن، براساس خاصیت جاذبه زمین قادر نیست در سطح مزرعه‌ی مورد نظر آفتابى شده و مورد استفاده قرار گیرد. گاهى اتفاق مى‌افتد که به‌علت اشتباه در محاسبه شیب قنات، آب در منطقه موردنظر بر روى زمین نمى‌آید و با مزرعه اختلاف ارتفاع پیدا مى‌کند و یا این‌که لای‌روبى و کف‌شکنى برخى از قنات‌هاى متروک، باعث پایین افتادن سطح آب و ایجاد اختلاف با مزرعه مى‌شود. در چنین قنات‌هایى به‌وسیله موتور پمپ، آب را به سطح زمین مى‌آورند مورد استفاده کشاورزى قرار مى‌دهند. یکى از نمونه‌هاى بازر آن «قنات سرافرازیه» در منطقه «ابوزید آباد» کاشان است که در موقع حفر مقنى نتوانسته است شیب متناسب را براى قنات محاسبه کند و در نتیجه آب در منطقه‌ی موردنظر آفتابى نشده و صاحب قنات بالاجبار آب را از قنات به‌وسیله موتور به سطح زمین آورده است.قنات جلگه‌اى یا قنات دشتىاین نوع قنات عمومن در دامنه‌ی کم شیب کوهستان‌ها و یا جلگه‌ها حفر مى‌شود. طول این قنات اغلب زیاد است و در ارتباط با عوامل «توپوگرافى» و فاصله‌ی لایه‌هاى آب‌دار تا سطح زمین (عمق مادر چاه‌ها) تغییر مى‌یابد. «فنجان» تغییر یافته و یا عربی‌شده واژه «پنگان» است.پنگان ممکن است مربوط به ۵ باشدچون پنگان و در گویش خراسانی پنگال یعنی ۵ انگشت . مثلا می گویند غذا را با پنگال خورد یعنی با ۵ انگشت .در متن‌های کهن پارسی پنگان در معنای «فنجان» و «جام» و کاسه هم به کار رفته‌است. علاوه بر این در زبانها و گویشهای ایران «فنجان» به معنی «پنگان»، ظرف شمارش زمان به کار می‌رفته است .ساعت آبی انواعی داشته اما ساده ترین و دقیق ترین آن ساعت آبی ایرانی پنگان یا  فنجان  بوده است که بر اساس دو ظرف و دستکم یک محاسبه گر دایمی انسانی قرار داشته است. تصویر:

فنجان یا ساعت آبی قنات زیبد

تاریخ اولین زمان بکار گیری ساعت آبی در ایران بدرستی روشن نیست اما با توجه به اینکه کالیستنس مورخ یونانی کاربرد فنجان در ایران را مشاهده کرده است می‌توان گفت که قبل از او در ایران ساعت آبی رایج بوده است. او که در لشکرکشی اسکندر مقدونی به ایران همراه او بود و رویدادهای روز و مشاهداتش را منظما یادداشت می کرد در یادداشتی که بعدا با محاسبات تقویمی معلوم شده که متعلق به سپتامبر ۳۲۸ پیش از میلاد است نوشته است: در اینجا (ایران)، در دهکده‌ها که آب را برحسب نوبت به کشاورزان برای آبیاری می دهند، یک فرد از میان آنان (کشاورزان) انتخاب می شود تا بر زمان نوبت (و تقسیم زمانی سهام)نظارت داشته باشد. این فرد در کنار مجرای اصلی آب و محل انشعاب آن میان کشاورزان، بر سکویی می نشیند و ظرفی فلزی را که سوراخ بسیار ریزی در آن تعبیه شده است در ظرفی بزرگتر و پر از آب قرار می دهد که پس از پر شدن ظرف کوچک (یک بار و یا چند بار) که به آهستگی و طبق محاسبه قبلی ابعاد سوراخ آن صورت می گیرد، آب را قطع و آن را به جوی کشاورز دیگر باز می کند و این کار دائمی است و این وسیله (ساعت آبی) عدالت را برقرار کرده و از نزاع کشاورزان بر سر آب مانع می شود و ….

ساعت آبی ایرانی ابزاری ساده و در عین حال بسیار دقیق، کارآمد و همیشگی بوده و در زندگی کشاورزی جامعه ایران بویژه در مناطق کویری که آب مایه حیات و عنصر اصلی زندگی اجتماعی بوده ضروری و نقش کارآمدی داشته است.در هیچ جای جهان ساعت آبی به اندازه ایران کارآمد و تاثیر گذار و مستمر نبوده است این ساعت حتی در زمانیکه ۵۰ سال قبل ساعتهای نوین به بازار آمده بود با آنها رقابت می‌کرد و کشاورزان حاضر به کنار گذاشتن آن و استفاده از ساعتهای نوین و جدید نبودند.
بر اساس بررسی‌های اولیه ساعتی آبی در ایران دست کم ثبت مکتوب و کاربرد ۲۴۰۰ ساله دارد.

چگونگی تعیین زمان

از ابتدای اختراع قنات،تعیین زمان و تقسیم عادلانه آب بین سهامداران توسط میرآب و با ابزار ساعت آبی یا فنجان انجام می شده است.ساعت آبی متشکل است از:

۱- کاسه یا فنجان (دقیقه شمار)
۲- دیگ پر از آب.
۳- سنگ‌های کوچک یا تشله
۴- محاسبه گر انسانی یا میرآب
۵- محل استقرار که به آن خانه فنجان می‌گفتند.و میراب بطور دایمی در آن استقرار داشت.
فنجان عبارت است از یک کاسه کوچک با روزنه‌ای در وسط آن و چند درجه یا علامت عددی در بدنه داخلی آن که بر روی آبهای یک دیگ بزرگ قرار می‌گیرد. مانند تصویر(فنجان قنات زیبد گناباد) فنجان ابتدا برای تعیین دقیق زمان و مدت آبیاری و استفاده از آب قنات و تقسیم عادلانه زمان سهام هریک از سهامداران اختراع شده است ولی بعدها این ابزار ساده کاربرهای دیگری از جمله زمان سنجی و گاهشماری نیز یافت و برای تعیین بزرگترین روز سال – بزرگترین شب- طولانی ترین روز- روز برابری شب و روز و تعیین اوقات شرعی در دوره اسلامی بکار برده شد این ساعت دست کم دو هزاره کهنت دارد از ابتدای ساخت قنات گناباد مورد استفاده بوده‌است مدیریت این ساعت آبی توسط دستکم یک نفر نوبت روز و یک نفر نوبت شب انجام می‌شده و زمان (دقیقه‌ها) بر اساس تعداد پر آب شدن فنجان و جمع کل با تعدادی تشله یا سنگ ریزه و یا چوب خط محاسبه می‌شده‌است. ه..[۵] . ساعت آبی یکی از فندهای مهم علمی است که کاربرد میدانی دقیقی داشته واز چند هزار سال پیش تا ۵۰ سال قبل در بسیاری از مناطق ایران استفاده مستمر داشته است. در مقایسه با استاریاب بیشتر جنبه طالع بینی و خرافی داشته تا کاربرد علمی واقعی، فنجان یا ساعت آبی ابزار وتکنیک بسیار ساده و در عین حال در زندگی کشاورزان بسیار مهم و حیاتی بوده در زندگی و کارکردعملی مردم داشته است و هرگز جنبه خرافاتی پیدا نکرده است

.

بازسازی مدیریت ساعت آبی زیبد توسط میرآب واقعی

اصطلاحات:نوبت ما کی خواهد بود؟جواب مثلا ۱۰ فنجان دیگر یا ۵ فنجان بعد از غروب یا ۱۵ فنجان بعد از روز ورآمد(طلوع خورشید)در آن زمان دقیقه و ثانیه و ساعت بکار نمی‌بردند بجای همه اینها (ثانیه- دقیقه- ساعت)فقط واحدفنجان بکار می‌بردند.مثلا امروز از “روز ورآمد”(طلوع) تا “روز در کوه”(غروب) ۷۰ فنجان بود.(یعنی ۵۲۵ دقیقه)
فن آبیاری و قنات یک صنعت یا هنر مهم دیگری را نیز به همراه آورده و آن صنعت آسیاب آبی است هنوز مشخص نیست که در ایران ابتداآسیاب بادی بکار رفته یا آسیاب آبی. در مکتوبات مربوط به دوره نخست اسلام به آسیاب بادی‌های و آسیابهای آبی ایران اشاره شده است. اشاره تاریخ نویسان به داستان کشته شدن یزدگرد ساسانی بدست آسیابان و اشاره به کشتار ایرانیان یک بار در الیس به فرماندهی خالد پسر ولید و یک بار در زمان امویان در گرگان به فرماندهی یزید بن مهلباز روایتهایی است که در آنها به آسیاب آبی و بادی آشاره شده است.

مزیت‌ها و کاربردهای ساعت آبی

مزیت ساعت آبی بر ساعتهای آفتابی و شنی این بوده است که خطای محاسباتی نداشته و دقیق بوده است و در طول شب و روز و بطور دایم و در طول سال بدون تعطیلی بطور مستمر مورد استفاده بوده است. در حالیکه ساعتهای شنی برای یک مدت کوتاه و برای تصمیم خاص و یا مراسم ویژه مورد استفاده قرار می گرفته است. مثلامیرآب دقیقا می دانسته است که از زمان غروب تا زمان طلوع خورشید چند فنجان بوده است و بر اساس محاسبات فنجان دقیقا، روزی را که تعداد فنجانها با تعداد فنجانهای شب برابری می‌کرد(۹۶ فنجان) را روز اول سال نو می‌نامیدند. طولانی ترین روز(اول تیرماه ) و طولانی ترین شب یلدا(حدود ۱۱۵ فنجان) را تعیین می کرده‌اند.محمد میرآب که حدود ۶۰ سال فنجان دار زیبد بوده است تمام این محاسبات را بطور دقیق انجام می داده است. تصویر:ساعت آبی قنات زیب دگناباد تا سال ۱۳۵۴ فعال بوده‌است.و سپس ساعتهای نوین برای تقسیم سهام و حق آبه هر سهامدار و باغدار بکار گرفته شده است.با ساعتهای جدید معلوم شدکه هر فنجان قدیم معادل ۷ دقیقه و نیم به ساعتهای فعلی بوده‌است.اما هنوز هم واحد شمارش در سهام قنات فنجان است. مثلا می گویند فلانی ۱۰ فنجان از آب قنات سهم دارد.

روش کار

تاسده‌های میانه(قرون وسطی) پیشرفته ترین وسیله برای اندازه گیری زمان در ایران ساعت آبی بود. ساعت آبی در ساده ترین شکلش از یک کاسه(فنجان) کوچکی تشکیل می‌شد که وسط زیر آن روزنه‌ای ایجاد شده بود. این فنجان بر روی سطح آب یک ظرف بزرگتر(دیگ)قرار می‌گرفت ، آب از راه منفذ به آرامی به داخل کاسه وارد می‌شد و پس از چندی(فنجان‌ها استاندارد یکسانی نداشتند) فنجان زیبد ۷/۵ دقیقه بوده) آن را پر می‌کرد و در نتیجه در آب فرو می‌رفت . طول مدت پر شدن ظرف به روزنه و سنگینی کاسه بالا بستگی داشت . چنین ظرفی را تاس ساعت ،پنگان یا فنجان می‌نامیدند و واحد زمان را نیز که همان مدت پر شدن ظرف بود پنگان یا فنجان می‌خواندند.تا ۴۰ سال قبل هنوز در برخی روستاههای ایران همچنان برای توزیع آب چشمه و قنات از پنگان استفاده می‌شد. طریقه کار فنجان یا ساعت بدین گونه بود که میر آببا چشم دوختن به فنجان با هر بار پر شدن و غرق شدن آن و خوردن کاسه به کف دیگ یک فنجان یا هفت دنگ و نیم یا( ۷ دقیقه و نیم امروزی) محاسبه نموده و یک سنک کوچک برای هر بار غرق شدن کاسه در یک کیسه یا یک ظرف سفالی برای محاسبه جمع کل (تعداد فنجان)هایی که آب برای یک مزرعه یا باع رها می شده می گذاشته است. تا تعدا فنجانهای و زمانی که سهامدار قنات آب برای باغ خود یا زمین می برده را دقیقا حساب کند مثلا اگر ۱۰ سنگ درون کبسه باشد یعنی ۱۰ فنجان یا معادل امروزی(۷۵ دقیقه) آب قنات را فرد استفاده کرده است .اگر فردی ۱۰ فنجان سهم از قنات داشته باید(معادل امروزی هفتاد و پنج دقیقه) یعنی مدت زمانی که ۱۰ فنجان آب پر شود آب قنات را به زمین یا باغ خود رها می کرده است و با اعلام جار زدن و یا شیپور زدن یا یک صدای قرار دادی فرد بعدی آب را به باغ یا زمین خود منتقل می کرده و به همین ترتیب…معمولا محل استقرار دایمی فنجان و مدیر آن (میر آب) خانه فنجان بوده است.اما در فصل تابستان گاهی ممکن است فنجان را به محل اصلی تقسیم آب ببرند.

قنات رهن گناباد 

یکی از عجایب قناتها تشکیل لایه ای از جوش در کانال قناتها است به مرور زمان مجرای عبور آب کاریزها لایه ای آهکی می گیرد که مانند سرامیک محکم می شود و در  لهجه محلی به ان جوش می گویند تصویر زیر از قنات رهن گناباد.

به گزارش رهن ۲۰،  دکتر تفتی استاد و موسس دانشکده قنات یزد،از مراحل آخر ثبت قنات رهن در فهرست آثار ملی ایران خبر داد.
 پس از ثبت ملی گزارشی در ۱۲ فصل  برای ثبت جهانی به یونسکو ارسال خواهد شد.
از سال ۷۹ ،با مرکز بین المللی قنات و همکاری میراث فرهنگی ،۱۱ قنات ایران به ثبت جهانی رسیده است که این مساله ساده ای نیست و این افتخار نصیب ایران و ایرانی شد تا قنات قصبه گناباد ثبت جهانی شود.برای ثبت قنوات ایران در یونسکو، ۲۳ جلسه تشکیل شده که ۲۱ جلسه آن در استانبول ترکیه برگزار شده است تا یونسکو قبول کند قنات، میراث تاریخی ایران است  طی آزمایشاتی که بر روی آب قنات رهن انجام شده ،آبی در حد استاندارد های آب آشامیدنی با کیفیتی بسیار عالی و قابلیت هدایت الکتریکی در حدود ۷۰۰ میکرو پرس بر سانتی متر است و این یعنی درست یک پله بالاتر از آبهای معدنی است که مزیتی دیگر از این قنات می باشد.قنات رهن یکی از قناتهای بزرگ و تاریخی و با قدمتی دو هزار ساله با ۲۴ کیلومتر طول و بیش از ۳۰۰ متر عمق مادر چاه و ۲۹۵ حلقه چاه ،که از ۲‌رشته تشکیل شده (رشته روچی و زیبد) یکی دارای آب سرد و دیگری دارای آب گرم می باشد و طول آن مجموعا ۲۴ کیلومتر می باشد. رشته زیبد احتمالا از داخل دریاچه ای آهکی از داخل کوههای زرد  رزو سرچشمه می گیرد.

ajamGonabadRahn

..

بنا بر آنچه  حافظ عبد العزیز  ابن اخضر جنابدی (گنابادی )  که در دوره شاهرخ میرزا فرزند امیر  تیمور گورکانی  بوده است :  ملکشاه سلجوقی همراه با ابومنصور ریابی از ریاب و سنو بازدید و دستور حفر خوش شویی را داره است همچنین نادرشاه در زمان حمله به افغانستان  و در مسیر طبس/تبس  به همراه طاهر مقنی / آب شناس  از این چشمه بازدید کرده است.  طاهر آب شناس   گفته است که زودتر از اینجا برویم و او در جواب کسانی که علت را سوال کردند گفته‌است: این چشمه آب  زیاد دارد و اگر گناباد خراب شود، یا به وسیله باد خواهد بود یا به وسیله طغیان این چشمه.

 

منابع:

ساعت آبی  ابتکار جالب ایرانیان  کهن : دکتر محمد عجم  ۱۳۸۳

*مجموعه مقالات کنفرانس ملی قنات ۱۳۸۲ گناباد، مقاله قنات میراث فرهنگی و علمی ایرانیان، «دکتر محمد عجم قنات میراث فرهنگی علمی ایرانیان، همایش ملی قنات، گناباد.دکترعجم.  ۱۳۸۳ [۳]  نشر شده در  وبلاگ کاریز  ۱۳۸۲ و در سایت آفتاب :  قنات میراث فرهنگی و علمی ایرانیان

** سفرنامه ناصر خسرو : کاریز گناباد ...آن گفتندکیخسرو فرموده است کردن

مردم سالاری قنات میراث فرهنگی و علمی مصاحبه با دکترمحمد عجم 

بررسی آثار نفوذ فرهنگ ایرانی درهند و تاثیر متقابل تمدن هند بر منطقه جغرافیایی ایران و خراسان بزرگ

http://parssea.org/?p=3043

http://www.irna.ir/html/1392/13920209/80634819.htm

http://www.mardomsalari-kh.ir/images/pdf/mardom%20salari%20-44.pdf

http://bankmaghale.ir/-

File:میراب زیبد گناباد.jpg

No comments:

Post a Comment