Thursday, 6 October 2011

کاستی ها در کند و کاو سیاسی

کاستی‌های عقل عربی در کند و کاو سیاسی

اهمشهری آنلاین- ترجمه محمد عجم:1385
اندیشه عربی به‌ویژه عقلانیت سیاسی و اجتماعی آن از گذشته های دور از مشکلات و کاستی‌های متعددی رنج برده واکنون نیز از این امر رنج می برد.
 این کاستی ها از ضعف و نقصان در بینش و کوتاهی در نگرش و راهبرد و وجود غبار در نگاه به جلو  تا عجز کامل در راه رسیدن به توافق پایدار با دیگران بر اساس  رضایت متقابل را شامل می شود که  این وضعیت از زمانهای قدیم  تا کنون بر عقل عربی سایه افکنده است.همین کاستی ها است که گاهی صدام ها  را خلق می کند و گاهی زرقاوی ها را.
دردو قرن گذشته عقل عربی در جهت خلق دانش و هنر دستاوردی نداشته است.پس از جنگ جهانی دوم یک مقام غربی گفته بود عرب ها کتاب نمی خوانند اگر هم بخوانند آنرا نمی فهمند.اما امروز در جهان عرب کتاب به وفور یافت می شود خوانندگانی هم دارد اما اگر از آن درک درستی شود کاربردی مناسبی نمی یابد.
برغم ثروت انبوهی که بسیاری از کشورهای عربی از آن برخوردار شده اند اما هنوز هم  تعداد رقاصه ها از دانشمندان عرب بیشتر هستند. شاید بتوان گفت در قرن 19عقلانیت در کشورهای عربی تعطیل شده بود اما اکنون در قرن بیست و یکم  هم هنوز عقلانیت سیاسی عربی به گونه است که همواره در جا می زند، گویی که جهان همچنان ثابت است و نه به پیش می رود و نه تکامل و تحولی وجود دارد.
تمام فرصت هایی که برای  سیاسیون عرب فراهم شده است  تا خود را حداقل از این گرفتاری هایی که می شناسند و از تنگ نظری های سیاسی  رها سازد  نتیجه ای جز  شکست  به همراه نداشته است.
  
عقل سیاسی عربی از دهه 50 میلادی  ابتدا متوسل به قوم گرایی شد و این قوم گرایی به بزرگ بینی،نژادپرستی و شونیزم ختم شد ودر نتیجه آن احساسات وعواطف موهوم بر خردورزی و واقع گرایی غلبه کرد ودولت وحدت عربی ( سوریه مصر- عراق ) ازهم پاشید.
عقل عربی بجای اینکه از این شکست های پیاپی درس بگیرد و خطاهای فنی و تاکتیکی آن را شناسایی کند و به تقویت خودآگاهی  و خود بیداری بپردازد،مجددا در  دام خود محوری،جانبداری های کورکورانه و برتری پنداری قومی و فکری  گرفتار شد.
ادونیس در کتابش بنام" هویت  کامل نشده " در این مورد می گوید : پدران تمامی رهبران عرب ، پدران بد ، خدایگان کوچک  و جامعه پدر سالارانه  بوده اند.این پدر سالاری فراگیر و خودکامه عامل گرفتاری های فکری و مبداء اساسی در الهام گرفتن برای طغیان و ریشه گیری استبداد در داخل جامعه عربی است و این خدایگان کوچک عامل همه این کاستی های فکری سیاسی هستند که  باید آنرا برطرف نمود.

نقد و بررسی نظام طایفی ای و تعصبات قومی در کتاب " نظام طایفه ای از دولت تا قبیله" توسط متفکر عرب برهان غلیون بخوبی کند و کاو شده است و شرح حال  انواع و ریشه های تعصبات عربی بررسی گردیده است.

توده های مردم در کشورهای عربی سیاست رابصورت سطحی و  از طریق برخورد  ساده انگارانه باجراید‌ و رسانه های گروهی می فهمندوگمان‌ می  کنند که سیاستمدارهستند. حال اینکه سیاست بسیار پیچیده است و بدون فهم  ابعاد مختلف و ریشه های تاریخی و گوهره و بنیاد هر موضوعی  نمی توان نسبت به آن موضوع قصاوت کرد. به این صورت است که عقل سیاسی عربی گمان می کند عقل کل است و به همه چیز اشراف دارد و بی نیاز از کند و کاو است، در حالیکه او در حقیقت عاجز از درک  کنه  و پایه های مطلب است و روبنا را نگاه می کند. نگاه  سیاسی عربی مانند نگاه خریدار عوام نسبت به یک ساختمان است که فقط به تزئینات توجه دارد و نه به شالوده و پایه های کار.
اگر عقل عربی اعتراف کند که چیزی نمی داند این خود گام بزرگی است تا برای فهم مطلب تحرک و جنب و جوش نماید ( آنکس که  نداند که نداند در جهل مرکب ابد الدهر بماند)  عقل عربی با موضوع سیاست همیشه با شیوه  تحریم ،تکفیر( کافر بینی) و تجریم ( جرم بینی ) و ترس  همراه بوده  است.

 این موضوع به این حقیقت اشاره دارد که بحران عقل عربی ، بحرانی است که ریشه های عمیق تاریخی دارد. به تاریخ عرب جاهلی نظری بیفکنید اتحاد براساس قبیله گرایی، دیکتاتوری فردی، انتقام جویی قبیله ای، مجازاتهای بی اندازه افراطی ، جنگ های سی ساله و بیشتر  و .....
در جامعه عربی هرگاه که عقلانیت و خرد ورزی کم رنگ شده ، شناخت و کند و کاو،نقد، همبستگی و آزادی از میان رفته، بدنبال آن کشورهای عربی میدان تاخت و  تازبیگانگان شده است. اگر جهان عرب خود را از این مشکل برهاند و از بخشی از خود خواهی ها بنفع جامعه چشم پوشی کند و از خود ستایی  ها و منیت ها  و از تنگ نظری ها دست بردارد  آنگاه بر بحران های موجود غلبه خواهد کرد  و راه ترقی را خواهد پیمود و سیاست را بومی خواهد کرد.
جامعه عربی باید به جامعه نقد پذیر تبدیل شود و از هورا کشیدن  و احسنت! و بارک الله  گفتن به ارباب کرسی های قدرت دست بردارد و انتقاد سازنده را اساس ترقی قرار دهد.
اختناق و سرکوب اندیشه های و سرکوب  دگر اندیشان نتنها باعث از میان رفتن ایده های  خوب و یا بد آنها نمی شود بلکه  مخفی می شود، متراکم می شود و در زمانی مناسب بصورت انفجاری دهان باز می کند، رسوا شدن عیب های هیج اشکالی  ندارد بلکه به آگاه شدن کمک می کند.
منبع: احداث المغربی 7 مارس 2007 شماره 295

No comments:

Post a Comment