بسمه تعالي
كل شي حي من الماء
مقدمه :
در دهه هاي اخير به برکت و پيشرفت علوم ديگر از جمله زيست شناسي، باستان شناسي و انسان شناسي بسياري از فرضيه هاي تاريخي ، بكلي دگرگون شده است، تا اواسط قرن هفدهم تصور بر آن بود كه از عمر كره زمين فقط 6 هزار سال ميگذرد حال آنكه امروزه مشخص شده است كه تنها از عمر انسان امروزي يك ميليون و هشتصد هزار سال ميگذرد و با كشف ابزارهاي سنگي و فلزي جديد محاسبات قبلي در مورد عصر سنگ و آهن نيز هزاران سال به عقب برده شده است بعلاوه اينكه در چندين نقطه در خود ايران اسكلت هايي پيدا شده است كه فرضيه مهاجرت اقوام آريايي به ايران را هزاران سال به عقب تر ميبرد و اثبات مي كند كه آريايي ها هزاران سال قبل از فلات ايران بسوي شمال مهاجرت و در حدود 3 تا 4 هزار سال قبل مجددا به علت سردي و يخبندان طولاني به فلات ايران مهاجرت نموده اند.
در دهه هاي اخير به برکت و پيشرفت علوم ديگر از جمله زيست شناسي، باستان شناسي و انسان شناسي بسياري از فرضيه هاي تاريخي ، بكلي دگرگون شده است، تا اواسط قرن هفدهم تصور بر آن بود كه از عمر كره زمين فقط 6 هزار سال ميگذرد حال آنكه امروزه مشخص شده است كه تنها از عمر انسان امروزي يك ميليون و هشتصد هزار سال ميگذرد و با كشف ابزارهاي سنگي و فلزي جديد محاسبات قبلي در مورد عصر سنگ و آهن نيز هزاران سال به عقب برده شده است بعلاوه اينكه در چندين نقطه در خود ايران اسكلت هايي پيدا شده است كه فرضيه مهاجرت اقوام آريايي به ايران را هزاران سال به عقب تر ميبرد و اثبات مي كند كه آريايي ها هزاران سال قبل از فلات ايران بسوي شمال مهاجرت و در حدود 3 تا 4 هزار سال قبل مجددا به علت سردي و يخبندان طولاني به فلات ايران مهاجرت نموده اند.
تعریف قنات
كانال زيرزميني حفر شده توسط انسان كه جهت جمع آوري آب شيرين و انتقال و مدیریت آن به سطح زمين براي مصارف كشاورزي، انساني و دامي ايجاد شده است را در ايران و در بسیاری از کشورها ، قنات و كاريز مي گويند. قنات كلمه ای معرب از کانات و کندن است.
بسياري از فلاسفه و جغرافي نويسان اروپايي باستان از 2600 سال قبل تا كنون و بسیاری از مورخين مسلمان و سياحان قرنهای اخير به كاريزو قنات در ايران اشاره كرده اند.
تالس مليتي Thales Melitus (546-640 قبل از ميلاد)، آناكسي ماندر Anaximender (546-640 ق. م )، فيثاغورس Pythagore ) ) زايش 608 پيش از ميلاد درگذشت 509 ق. م) ، كوسماس اينديكوپليوس (500-535 ق م) ، هكاتوس (Hecataus 500ق.م) ، نياركوس درياسالار يوناني ( 242- 325 ق .م) كه سواحل مكران و هرمز تا رود فرات را مورد بازديد قرار داده و ..... بسياري از این پژوهشگرا ن تاريخ حفر قنات را به دوره هخامنشي نسبت مي دهند در حاليكه علم باستانشناسي، مردم شناسي و زبان شناسي رازهاي نهفته زيادي را از دوران ماقبل تاريخ براي انسان آشكار نموده است.
تاريخچه قنات
بیشترین و طولانی ترین و قدیمی ترین قناتهای جهان در فلات ایران قرار دارد بنابر این بی جهت نیست که پژوهشگران باتفاق باور دارند كه بهره برداري از قنات ابتدا در ايران صورت گرفته و سپس در دوره هخامنشي توسط ايرانيان به عمان، يمن و شاخ آفريقا نيز راه يافت آنگاه مسلمانان آنرا به اسپانيا بردند. مهمترين و قديمي ترين كاريزها در ايران ، افغانستان و تاجيكستان وجود دارد. در حال حاضر در 34 كشور جهان قنات وجود دارد ولي 40 هزار قناتهاي فعال موجود در ايران چند برابر بيشتر از مجموع قناتها در ساير كشورهاي جهان است. مهمترين قناتهاي ايران در استان هاي كويري خراسان، يزد، كرمان ، مركزي و فارس وجود دارد.
قنات يا كاريز يكي از شگفتانگيزترين كارهاي دسته جمعي ، تاريخ بشري است كه براي رفع يكي از نيازهاي مهم و حياتي جوامع انساني، يعني آبرساني به مناطق كم آب و تامين آب شرب انسان ، حيوان و زراعت و با كار گروهي و مديريت و برنامه ريزي به وجود آمده است . اين پديده شگفتانگيز آبرساني از دير باز و از عصر آهن به عنوان يكي از منابع تامين آب شرب و كشاورزي در مناطقي كه با خطرات خشكسالي در فلات ايران روبرو بوده اند، نقش كليدي و موثري در نظام اقتصادي و حيات اجتماعي كشور داشته و موجب شكوفائي اقتصاد كشاورزي و ايجاد كار و فعاليتهاي متعدد شهري و روستائي و باعث آرامش مردم بوده است.
برابر مطالب اوستايي و مطابق شاهنامه فردوسي، هوشنگ مخترع آتش و قنات بوده است و جم يا جمشيد مخترع لباس، تبر، شمشير ، بيل و ادوات كشاورزي است مي دانيم كه شاهان پيشدادي بر اساس داستانهاي شفاهي تا دوره زرتشت و فردوسي در ميان مردم رواج داشته اين داستانهاي شفاهي ريشه 7 تا ده هزار ساله دارد.
در ونديداد كه زرتشتيان آن را كتاب الهي مي دانند چنين جملاتي وجود دارد:
“ سوگند ياد مي كنم به جاري كردن آب خنك در خاك خشك ( كاريز) و عمارت راه و سوگند ياد مي كنم به زراعت و كاشتن درخت ميوه”.
هرودت آورده است كه آناهيتا خداي آب نزد ايرانيان از آن بابت مقدس است كه آبهاي روان را جاري مي كند و سبزي و خرمي ايجاد مي كند و چون آب پاك است نبايد آلوده شود.
در فرهنگ باستان ايران سرو نماد اهورا مزدا و نخل و بعدها شکل صلیبی آن، نماد ميترا و نيلوفر نماد آنا هيتا بوده است، بنا بر اين كاشت درخت و داير نمودن پرديس ( فردوس، ) يا باغ امری بسیار مقدسي بوده است.
بر اساس كتب تاريخي در كاشمر درخت سرو مقدسي بوده است و مردم به آن پارچه گره مي زدند ،آنرا تزیین مي كردند و حاجت مي طلبيدند ولی به امر خليفه متوكل عباس آن را بريدند و تنه آن را به بغداد ( بغ+ داد) بردند مردم نسبت به اين عمل غير شرعي نفرين كردند و چون خبر مرگ اين خليفه را شنيدند مسرور شدند و پنداشتند كه كه او سزاي عمل خود ديده است، هنوز در بسياري از مناطق ايران از جمله در در دهستان زیبد گناباد درخت سرو چند هزار ساله زیبد را مقدس مي شمارند و تنه اصلی نخل مراسم محرم را از سرو درست مي كنند و با سرو نیز آنرا تزئین می کنند سرو زيبد و نخل درب صوفه كه گفته مي شد بر قبر پيري و يا عارفي روييده اند نمونه هاي اينگونه تقدسهاي بجا مانده از دوران قبل از اسلام بود كه در حال حاضر از سال 1357 نذر كردن و آش نذري پختن در اين دو مكان منسوخ شده است.
پوليپيوس مورخ يوناني سده سوم پيش از ميلاد متذكر شده است كه در زمان هخامنشيان آن كس كه كاريزي حفر يا زميني را آباد مي كرد يا كاريز خشكي را بازسازي مي نمود ماليات 5 نسل بر او بخشوده مي شد. در سياحتنامه فيثاغورس به باغهاي مصفا كه با دولاب آبياري مي شده اشاره شده كه داریوش و كوروش خود ساعتي را در آن به كشاورزي مي پرداخته است.[1]
ايراني ها در كندن كاريز و كانل مهارت خاصي داشتند در مورد حفر كانال سويز ، در موزه باستان قاهره سنگ نوشته اي نگهداري مي شود ( نگارنده شخصاً از آن عكس گرفته ) كه بخش اعظمي از نوشته هاي آن از ميان رفته ولي بخشي از آن چنين است: من داريوش به همراه پارسي ها مصر را گرفتم امر كردم اين كانال رابكنند تا از نيل مصر به درياي پارس بروند .
آقاي گوبلو ، دانشمند فرانسوي كه حدود بيست سال در ايران اقامت داشته و در زمينه آب در ايران كار كرده است و موضوع دكتراي خود را قنات انتخاب ميكند و با سفرهاي متعدد به مناطق مختلف جهان و با استفاده از 534 منبع علمي، تحقيقي كتاب يا تز دكتراي خود را تحت عنوان « قنات فني براي دستيابي به آب در ايران » نوشته است او در اين کتاب ثابت ميكند كه قنات اختراع ايرانيان است و دهها قرن هم قدمت دارد در حالي كه چينيها فن قنات را تازه چند قرن پس از ايرانيان آموختهاند.
پس از اسلام ، ديلميان و سامانيان در پيشرفت آبياري در ايران كوشيده و در دوره صفويان نيز به سدسازي و آبياري و كندن قناتها و لايروبي قناتهاي موجود توجه واقع شد. در دوره قاجار، تجديد حيات قنوات به خصوص ، با گزينش تهران (طهران) ، به عنوان پايتخت جديد كشور از سوي آقامحمدخان قاجار تسهيل شد. در دوره پهلوي قناتهاي جديد به دليل افزايش جمعيت و كمبود آب به طور مشخص، ساخته نشد و در عوض ، كانالي به طول 53 كيلومتر از رودخانه كرج به سوي تهران كشيده شد. که این کانال آب مشکلات بهداشتی فراوانی ایجاد نمود و بویژه باعث شیوع سریع بیماری وبا در چند نوبت شد. در اين برهه به دليل تمايل به مدرنيزه كردن تجهيزات كشور، از جمله در زمينه آب به سوي فنون جديد روي آوردند. اما به زودي بعضي الزامات جغرافيائي و شهري ثابت كرد كه نميتوان از مزاياي فنون قديم چشمپوشي كرد و سدهاي مدرن نيز نميتوانند به هيچ وجه، جايگزين بهرهبرداري از آبهاي زيرزميني و كاريزي شوند. تا حدود 50 سال پيش، قبل از آنكه سيستم آبرساني به شكل امروزي ايجاد شود، آب آشاميدني و مصرفي مردم، از طريق قناتهايي تامين ميشد كه نوع معماري و مهارت در ساخت آنها، شهره جهانيان بود و مشخصه ذوق و ابتكار مردم ايران زمين به شمار ميرفت. نياز به انتقال آب از مناطق پر آب به ساير مناطق، موجبات طرحريزي و اجراي ساخت و ساز قناعتها را به شكلي استثنائي و ماندگار فراهم آورد.
اكتشافات باستان شناسي بخوبي ثابت مي كند كه تغييرات آب و هوايي و از جمله تغيير مسير رودخانه ها توانسته است باعث نابودی کامل و یا مهاجرت تمامي ساكنان يك منطقه (مانند اقوام اولیه شمال آفریقا) و در ایران مانند شهر سوخته در زابل شود اما در مناطقي مانند گناباد مردم سخكوش پس از يك دوره خشكسالي و يا تغيير آب و هوايي بجاي مهاجرت به حفر چاه و قنات مبادرت كردند.
بر اساس تاريخ بلعمي، بهرام چوبين براي جنگ با شا بشاه در بلخ از مسير اهواز . تبس جنابذ( گناباد) به بلخ رفت. بر اساس كتاب فتوح البلدان البلاذري ص 443 يزدگرد پس از حمله اعراب به اصفهان، استخر فارس، كرمان و سيستان رفت و از آنجا به سويي خراسان و مرو عزيمت نمود ماهويه مرزبان مرو نيزك ترخان را به جنابذ به استقبال او فرستاد او يكماه نزد يزدگرد بود و از دختر شاه خواستگاري نمود اينكار را بر شاه سخت گران آمد كه به جنگي خونين منجر شد آنگاه شاه به مرو رفت و توسط آسياباني به قتل رسيد. ابوالفداء در تقويم البلدان و ابن حوقل 331 قمري در صوره الارض ص 180 و استخري متوفي 346 قمري در مسالك و الممالك ص 223 و ابوزيد سهل بلخي متوفي 322 قمري در صور الاقاليم از كاريز جنابد ينابذ نام برده اند اما ناصر خسرو در مسير تبس به تون چنين مي گويد : و چون از شهر تون برفتيم( 21 ربيع الاخر 444 ) قمري آن مرد گيلكي مرا حكايت كرد كه وقتي ما از تون به گنابد مي رفتيم، دزدان بر ما غلبه كردند، چند نفر از بيم خود را در كاريز افكندند از آن جماعت يكي را پدري مشفق بود ، بيامد و يكي را به مزد گرفت و در آن چاه گذاشت تا پسر او را بيرون آورد چندان ريسمان و رسن كه آن جماعت داشتند حاضر كردند و مردم بسيار بيامدند 700 گز رسن فرو رفت تا آن مرد به بن چاه رسيد. رسن در آن پسر بست و او را مرده بر كشيدند و آن مرد چون بيرون آمد گفت كه آبي عظيم در اين كاريز روان است و آن كاريز چهار فرسنگ مي رود و آن را گفته اند كه كيخسرو فرموده است كردن.” [2]
در حال حاظر عميقترين قنات ايران، قنات قصبه گناباد با حدود 340 متر عمق مادر چاه آن است ، طولانيترين قنات در منطقه يزد است با طول در حدود 100 كيلومتر پرآب ترين قنات ايران ، قنات آكبرآباد فسا است و عجيبترين قنات ايران قنات دو طبقه مون اردستان است كه حدود 800 سال پيش احداث شده اين قنات چاههاي مشترك ولي مادر چاههاي متقاوت و مظهر متفاوت دارد. قناتهاي تهران و ري كه دشت ورامين را آبياري مي كردند تا 30 سال قبل جزء پر آب ترين قناتهاي دنيا بودند ولي در 20 سال گذشته بدليل تخريب ماد چاهها و عدم لايروبي از رونق افتاده اند. اين قناتها عموماً حفر آنها به دوره صفوي و قاجاريه برمي گردد. در تهران حدود 300 قنات وجود دارد كه بعضي از آنها يكديگر را بصورت ضربدري قطع مي كنند قناتهاي تهران در منطقه محمود آباد بدليل خاكبرداري هاي زياد كوره پزخانه ها و بدليل عمق كم به صورت روباز مسير خود را تا ورامين ادامه مي دهند.دو عدد از اين قناتها در محمود آباد تهران بدليل خاكبرداري در سال 1355 به هم وصل شدند و حجم زياد آب تخريبهاي زيادي را بوجود آورد تا اينكه با وسايل مكانيكي اين دو قنات مجدداً از هم جدا و به مسير اصلي اوليه هدايت شدند اما در سالهاي اخير، مادر چاههاي اين قناتها در مناطق مسكوني واقع شده اند و بسياري از آنها بر اثر سيلاب يا دخالت انسان پر شده اند وكساني براي بازسازي و تامين هزينه آنها پيش قدم نشده است و اين قناتها بكلي خشك شده و بلا استفاده شده اند.[3] در حال حاضر در ايران حدود 40000 قنات به طول 272000 كيلومتر وجود دارد كه فقط در استان خراسان 7230 رشته قنات با آبدهي 1850000000 سانتي متر مكعب در ثانيه وجود دارد يعني 9 برابر ذخيره سد كرج و 140 برابر ذخيره سد طرق وجود دارد در تهران ، دست كم 300 رشته قنات شناخته شده، خفتهاند. كه طول بعضي از آنها 18000 متر ميرسد.[4]
ج ـ نقش قنات در شكلگيري تمدنها و پيدايش دولت و توسعه اقتصادي
بر اساس حقايق تاريخي قناتهاو سرچشمه ها اولين پايه و اساس مدنيت، مديريت و كار جمعي هستند، ماركس معتقد است كه جوامع آسيايي بدليل شرايط جغرافيايي و نيازي كه به مشاركت در امر مديريت آب (تهيه ، توزيع، نگهداري و مرمت قناتها) داشتند مجبور به انتخاب رئيس و رهبر شدند و نياز به اينگونه كارهاي دسته جمعي پايه و اساس تشكيل حكومت بوده است. فيثاغورس Pythagore ) ) زايش 608 پيش از ميلاد درگذشت 509 ق. م) يكي از 7 فيلسوف جهان باستان كه فلسفه را از تالس و آناگزيماندر و از مصريان و مغهاي ايراني فرا گرفته است و در حمله کمبوجیه (كامبيز ) در مصر اسير و به بابل آورده شد سپس به شوش رفت و در معيت داريوش از پارسه گراد و تخت جمشيد بازديد كرد شايد سياحتنامه او اولين كتابي است كه به خليج فارس و قناتهاي ايران و اسبهاي تربيت [5]يافته براي كشيدن گاريهايي كه براي قصر شاه آب حمل مي كرده اند و تشكيلات اداري سازمان يافته ايرانيان اشاره كرده است. گيرشمن محقق فرانسوي نيز وظيفه اصلي دولت مقتدر و امپراتوري هخامنشيان را حفر قنات و تهيه و تقسيم آب دانسته است. پرفسور لمبتول و خواجه نظام الملك نيزوظيفه اصلي دولت ايران را تهيه و تقسيم عادلانه آب دانسته اند هرودوت نيز نظرات مشابهي دارد [6].
اهميت اين شبكه مهم آبرساني در زندگي مردم اين مرز و بوم آنچنان است كه داستانهاي زيادي از چگونگي به وجود آمدن قنات بر سر زبانها است و در اكثر جاها از تشابه عجيبي برخوردار است و نشان ميدهد كه پديده قنات در فرهنگ ايران جايگاه ويژهاي دارد. در اين داستانها گاه ساخت قنات را به شخصيتهاي محلي خاص نسبت دادهاند و گاه آنها را به شخصيتهاي اساطيري منسوب داشتهاند . از جمله ميتوان به گفته ناصر خسرو در كتاب سفرنامه اشاره داشت كه ميگويند قنات سگزآباد و قنات گناباد ساخته كيخسرو كياني است.
استفاده از آب قنات، مستلزم تقسيم آب آن به شيوهاي عادلانه است به طوري كه هر سهامداري از نوع تقسيم رضايت داشته باشد. واين نياز موجب اختراع ساعت آبي يا فنجان آب شده است كه اولين دستگاه سنجش دقيق زمان بوده است.
سازمان قنات
كاريز همانند يك شركت تعاوني سهامي و محصول يك كار جمعي بوده است ابتدا هيئت موسس اقدام به برنامه ريزي براي حفر چاهها و اتصال آنها به همديگر مي كردند روزي كه كاريز افتتاح مي شد مرحله بعد كه مديريت توزيع و نگهداري است شروع مي شد، بطور كلي تقسيم و توزيع به دو شيوه انجام ميگيرد:
1ـ تقسيم زماني آب ، تقسيم زماني آب در قناتهايي كه سهامداران محدود و خاصي داشتند براساس شبانهروز انجام ميگيرد كه در گذشته براساس گردش خورشيد و ستارگان بود ولي بعدها ساعت جاي آنها را گرفت تقسيم آب در شبانهروز در كاريزهاي با سهامداران عام ، براساس واحدهاي كوچكتري صورت ميگرفت كه در مناطق گوناگون داراي نامهاي خاصي است . از جمله ميتوان به طاق ، نيم طاق، سرجه ، دانگ ، طسوج، نيچه و …. اشاره داشت. شمارش دقيق تر اين واحدها با فنجان صورت مي گرفته است . هيئت موسس كه مديران و مهندسان و كارگران كاريز بودند خود بخشي از سهامداران اوليه بودند و سپس سهامداران ديگري نيز در قنات شريك مي شدند سهام بر اساس فنجان تعين مي شد فنجان كاسه اي مسي و مدرج بود كه ته آن روزنه اي به قطر بند انگشت كوچك داشت اين فنجان را در داخل يك ديگ قرار مي دادند و هر موقع كه فنجان پر آب شده و با غوطه ور شدن به كف ديگ بر مي خورد بلافاصله فنجان را خالي از آب نموده و مجدداً بر روي آب ديگ قرار داده و با هر بار پر شدن فنجان يك تشله سنگ را در كنار ديگ مي گذاشتند و در پايان تعداد و شمارش سنگها نمايانگر تعداد فنجانهايي بود كه فرد از آب قنات استفاده كرده است. هر قنات فنجان خاص خود را داشت و فنجان ها چون دست ساز بودند استاندارد يكساني براي تمام كشور وجود نداشت. پس از اختراع و رايج شدن ساعت هاي امروزي مير آبها هر فنجان را بر اساس ساعتهاي فعلي محاسبه نمودند و كم كم فنجان يا اولين ساعت هاي زمان به كنار گذاشته شد مثلاً بر اساس ساعت هاي فعلي معلوم شد كه هر فنجان در قنات زيبد 7 دقيقه و هر فنجان 7 دونگ يعني هر دونگ 1 دقيقه بوده است.
مديريت توزيع معمولاً در ساختماني دو طبقه در بلند ترين نقطه مسكوني شهر يا روستا واقع مي شد كه ميرابها بطور 24 ساعته و بصورت كشيك و چشم دوخته به فنجان در آن اقامت داشتند آبياري بر اساس مدار يا چرخش 15 يا 30 روز از يك منطقه شروع مي شد و كسانيكه در آن منطقه آب و زمين داشتند به ترتيب حركت آب در مديريت آب كه خانه فنجان ناميده مي شد حاضر مي شدند و به نوبت به سر آب مي رفتند و آب را از نفر قبلي تحويل مي گرفتند عموماً براي اينكه مير آب دقيقاً زمان تحويل و تحول آب را بداند و ميزان شمارش فنجان را تعيين كند كسي كه آب را تحويل ديگري مي داد بايد لحظه تحويل به ديگري با صداي بلند و با جار زدن حرفي قراردادي كه از شهري به شهر ديگر متفاوت بوده است را جار مي زده است ميراب با شنيدن اين صدا شمارش فنجان را براي فرد بعدي شروع مي كرده است. معمولا هميشه در خانه فنجان تعدادي از افراد حضور داشتند ولي نگهداري فنجان و حساب و كتاب سهامها بر عهده ميراب بوده است هر ميراب حساب كتاب را كه با شمارش فنجانها با تعدادي سنگ ريزه يا تشله انجام مي شد به ميراب بعدي تحويل مي داده است هر كاريز حد اقل دو ميراب اصلي و چند خرده ميراب داشته است. ميرابها دقيقاً از طلوع آفتاب تا غروب و از غروب تا طلوع آفتاب را بر حسب فنجان محاسبه مي كرده اند و بر اساس همين فنجان طولاني ترين وكوتاه ترين شب و روزها تعيين مي شده است در بسياري از مناطق موقع اذان ها را نيز با فنجان كه دقيقاً نقش ساعت امروزي را داشته است تعيين مي كردند.
در تقسيم حجمي آب از واحدي بنام سنگ يا سنگ آب استفاده ميكنند كه در مناطق گوناگون ميزان آن متفاوت است مثلاً سنگ تهران با سنگ قزوين از نظر ميزان تفاوت دارد. اين واحد خود به واحدهاي كوچكتري مانند سير تقسيم ميشود. از نظر اين كه آب قنات به تمام افرادي كه در قنات سهم دارند برسد مجبور به تعيين مدار گردش آب ميشوند.
قنات و آب انبارها كه در سراسر كوير ايران آرامش و لذت را بر كام مسافران خسته و كاروانهاي و حيوانات مي نشاندند عامل مهمي در بقاي تنوع زيست محيطي و حفظ گونه هاي مختلف حيوانات و گياهان بودند. نگارنده بارها در سالهاي 1350 تا 53 شاهد استراحت آهوها ، بز كوهي و روباه در سايه هاي آب انبارهاي كويري در دشت زيبد بوده ام اين آب انبارها به گونه اي بود كه هم انسان و هم حيوان مي توانست از آب آن استفاده كند اين آب انبارهاي صحرايي در آواخر زمستان توسط افراد نيكوكار از سيلابها پر مي شد و راه پله هاي آن بگونه اي بود كه حيوانات براحتي از آن پايين مي رفتند و آب مي نوشيدند اين آب انبارها نمادي از فرهنگ انساني و اخلاق نيك ايراني نسبت به حيوانات بود افسوس كه با از ميان رفتن اين آب انبارها ديگر از آن آهوان و خرگوشها و گورخرهاي زرد دشت زيبد و كوهاي براكوه خبري نيست.
....
ساعت آبی یکی از ابزارهای سنجش زمان و تقسیم بندی سهام بر اساس مدت زمان بوده است تاریخ ابزارهای زمان و استفاده از آنها به 4 هزار سال قبل برمی گردد.
*ساعت آبی ایرانی ابزاری ساده و در عین حال بسیار دقیق و کارآمد و در زندگی کشاورزی جامعه ایران بویژه در مناطق کویری که آب مایه حیات و عنصر اصلی زندگی اجتماعی بوده نقش کارآمدی داشته است.در هیچ جای جهان ساعت آبی به اندازه ایران کارآمد و تاثیر گذار و مستمر نبوده است این ساعت حتی در زمانیکه 50 سال قبل ساعتهای مدرن به بازار آمده بود با آنها رقابت می کرد و کشاورزان حاضر به کنار گذاشتن آن و استفاده از ساعتهای حدید نبودند.
ساعتی آبی در ایران دست کم ثبت مکتوب و کاربرد 2400 ساله داردابتدا برای تعیین دقیق زمان استفاده از آب قنات و تقسیم عادلانه زمان سهام هریک از سهامداران اختراع شده است ولی بعدها کاربرهای دیگری نیز یافت و برای تعیین بزرگترین روز سال - بزرگترین شب- طولانی ترین روز- روز برابری شب و روز و تعیین اوقات شرعی در دوره اسلامی بکار برده شد این ساعت دست کم ۲۵۰۰ سال کهنت دارد از ابتدای ساخت قنات گناباد مورد استفاده بودهاست مدیریت این ساعت آبی توسط دستکم دو نفر در شبانه روز انجام میشده و دقیقهها بر اساس تعداد پر آب شدن فنجان و با تعدای تشله یا سنگ گرد محاسبه میشدهاست.
مزیت ساعت آبی بر ساعتهای آفتابی و شنی این بوده است که خطای محاسباتی نداشته و دقیق بوده است و در طول شب و روز مورد استفاده بوده است. مثلا میرآب دقیقا می دانسته است که از زمان غروب تا زمان طلوع خورشید چند فنجان بوده است و بر اساس محاسبات فنجان دقیقا، روزی را که تعداد فنجانها با تعداد فنجانهای شب برابری می کرد(96 فنجان) را روز اول سال نو می نامیدند. طولانی ترین روز(اول تیرماه ) و طولانی ترین شب یلدا(حدود 115 فنجان) را تعیین می کرده اند.محمد صباغ که حدود 60 سال فنجان دار زیبد بوده است تمام این محاسبات را بطور دقیق انجام داده بود.
تصویر:ساعت آبی قنات زیبدگناباد تا سال ۱۳۵۴ فعال بودهاست.و سپس ساعتهای جدید برای تقسیم سهام و حق آبه هر سهامدار و باغدار بکار گرفته شده است.
هر فنجان قدیم معادل ۷ دقیقه و نیم به ساعتهای فعلی بودهاست.
طریقه کار فنجان یا ساعت بدین گونه بوده که میر آب با چشم دوختن به فنجان با هر بار پر شدن و غرق شدن آن و خوردن کاسه به کف دیگ یک فنجان یا هفت دنگ و نیم یا( ۷ دقیقه و نیم امروزی) محاسبه نموده و یک سنک گوچک برای هر بار غرق شدن کاسه در یک کیسه با یک ظرف سفالی می گذاشته است. تا تعدا فنجانهای و زمانی که سهامدار قنات آب براب باغ خود یا زمین می برده را دقیقا حساب کند مثلا اگر 10 سنگ درون کبسه باشد یعنی 10 فنجان یا معادل امروزی(75 دقیقه) آب قنات را فرد استفاده کرده است .اگر فردی 10 فنجان سهم از قنات داشته باید(معادل امروزی هفتاد و پنج دقیقه) یعنی مدت زمانی که 10 فنجان آب پر شود آب قنات را به زمین یا باغ خود رها می کرده است و با اعلام جار زدن و یا شیپور زدن یا یک صدای قرار دادی فرد بعدی آب را به باغ یا زمین خود منتقل می کرده و به همین ترتیب...معمولا محل استقرار دایمی فنجان و مدیر آن (میر آب) خانه فنجان بوده است.اما در فصل تابستان گاهی ممکن است فنجان را به محل اصلی تقسیم آب ببرند.
كاليستنس مورخ يوناني كه در لشكركشي اسكندر مقدوني به ايران همراه او بود و رويدادهاي روز و مشاهداتش را منظما يادداشت مي كرد در يادداشتي كه بعدا با محاسبات تقويمي معلوم شده كه متعلق به سپتامبر 328 پيش از ميلاد است نوشته است: در اينجا (ايران)، در دهكده ها كه آب را برحسب نوبت به كشاورزان براي زراعت مي دهند، يك فرد از ميان آنان (كشاورزان) انتخاب مي شود تا بر زمان نوبت (و تقسیم زمانی سهام)نظارت داشته باشد. اين فرد در كنار مجراي اصلي آب و محل انشعاب آن ميان كشاورزان، بر سكويي مي نشيند و ظرفي فلزي را كه سوراخ بسيار ريزي در آن تعبيه شده است در ظرفي بزرگتر و پر از آب قرار مي دهد كه پس از پر شدن ظرف كوچك (يك بار و يا چند بار) كه به آهستگي و طبق محاسبه قبلي ابعاد سوراخ آن صورت مي گيرد، آب را قطع و آن را به جوي كشاورز ديگر باز مي كند و اين كار دائمي است و اين وسيله (ساعت آبي) عدالت را برقرار كرده و از نزاع كشاورزان بر سر آب مانع مي شود و ....
با وجود اینکه ابزارهایی از دوره قبل از میلاد مسیح در مصر- یونان - چین و هند شبیه به ساعت آبی پیدا شده اما کاربرد آنها دقیقا مشخص نشده بنظر می رسد که این ابزارها کاربرد مذهبی داشته و برای تعیین زمان بکار نمی رفته است. در ایران ساعت آبی کاربرد عملی داشته است.
در مصر چیزی که ساعت آبی نامیده می شود تاریخ آن به 1417-1379 BC بر می گردد.
نشانهای که می تواند ساعت آبی باشد16 قبل از میلاد مصر در دربار آمن و در عراق نیز ساعت آبی برای محاسبات و شمارش بکار رفته اما استغاده این ابزار نیز در هاله ای از ابهام قرار دارد. در هند باستان شناسان احتمال می دهند که ظرفی را که در موهنجودارو کشف شده یک ساعت آبی باشد
در هند ساعت آبی برای مراسم های دینی بکار می رفته است.
.
: قنات و صنعت گردشگري
قنات ها رمز و رموز زيادي را در خود دارند و و درسهاي زيادي در خصوص آداب و رسوم و عقايد گذشتگان را مي توان از روي آن فهميد درس پشتكاري ، همياري و تعاون و دور انديشي و انجام كارهاي پر هزينه براي بازدهي و استفاده نسلهاي آينده و اعتقاد و تقدس آب و نور و كشاورزي از درسهايي است كه از حفركنندگان قنات مي توان آموخت.
باتوجه به اين كه تمام اين قناتها به دست كاوشگران زحمتكش بينام و نشان اين سرزمين با كمترين امكانات و بيشترين خطرات حفر شدهاند، مبين بزرگترين سرمايههاي و در حكم گنجينههاي با ارزش، مفاخر ملي و ميراث فرهنگي كشور ماست كه حاصل هزاران سال تلاش، تجربه و ممارست انسانها است.
وجود قنات هاي كهن و باستاني در گناباد و یا هر شهر کهن دیگری اين فرضيه را تقويت مي كند كه روزگاري در اين شهرها يك تمدن و فرهنگ غني و يك پايگاه حكومتي مقتدر و مدبر وجود داشته است حفر قناتي به طول 33 كيلومتر يك مديريت و حكومت مقتدر و يك دوره ثبات و آرامش و عدالت را می تواند نشان دهد.
بر اساس آمار منتشره از سوي سازمان ملل متحد در سال 2006 تعداد 842 میلیون جهانگرد در دنیا سفر کردهاند.
جهانگردي يكي از مهمترين صنعت ها است و تا سال 210 بيش از 43% اشتغال جهان و بيشترين درآمد به بخش توريسم مربوط خواهد شد. جهانگردي در ميان مسلمانان نيز اهميت زيادي دارد چنانكه در 26 آيه قرآن مردم تشويق به مسافرت ( سيروا في الارض) شده اند. درآمد سالانه توريسم در حال حاظر 600 ميليارد دلار است كه هرسال فزوني مي يابد سهم ايران از اين مبلغ تنها 200 مليون دلار است در حاليكه تركيه در همسايگي ما و مصر دو كشور مسلمان هركدام سالانه بيشتر از 10 ميليارد دلار درآمد توريستي داشته و تنها 450 هزار ايراني سال گذشته به تركيه مسافرت كرده اند و جمعاً 3 مليون ايراني سالانه به خارج سفر مي كنند تعداد خارجيهايي كه به ايران مي آيند هنوز به ملييون نرسيده اين در حالي است كه ايران بدليل تنوع آب و هوايي، اقليمي ، قومي ، فرهنگي و تاريخي مقام پنجم ميراث فرهنگي جهان را دارد. از نظر جهانگرد در رديف 67 قرار دارد. تبليغات منفي رسانه هاي بيگانه ، عملكرد منفي و برخورد منفي و بعضي سختگيري ها و ترس از نفوذ فرهنگي توريست و توهم اينكه توريست در ايجاد فساد و فحشاء نقش دارد و مسائلي از اين قبيل از عوامل بازدارنده گسترش صنعت توريسم در ايران است. قنات هاي مناطق حاشيه كوير ايران را مي توان به يكي از جاذبه هاي منحصر به فرد جلب محققين و توريستهاي غربي و يا اسلامي تبديل نمود.
تلخیص از مقاله دکتر محمد عجم ارائه شده به دومین کنفرانس ملی قنات
گناباد 1383
No comments:
Post a Comment