کعبه خراسان و معبد نوبهار نام آتشکدهٔ و معبدی بودایی عظیم در بلخ بود. دقیقی طوسی در گشتاسبنامه آوردهاست که در زمان لهراسب و گشتاسب شهر بلخ از مراکز مهم دینی بوده و در آنجا معبدی ساخته بودند و آن را نوبهار میخواندند؛ و همچون مکه که امروزه مورد توجه مسلمانان جهان است، از نقاط مختلف دنیا برای زیارت به آنجا روی میآوردند. پادشاهان ایرانی این مرکز و متولی آن را احترام زیادی داشتند و آن را با حریر سبز پوشانده بودند و در زمان ساسانیان از بزرگترین آتشکدههای زرتشتی بود. (البته معبد بودایی بوده و نه زرتشتی) المقریزی در المواعظ والاعتبار می نویسید : فارسها بر این معبد حج می گذاشتند وقتی زرتشتی شدند انرا بیت آتش کردند برمکه (پارامکه. برهماکه - براهما) امیر این معبد بود و اسلام آورد. الزمخشري در كتاب ربيع الأبرار ونصوص الأخيار : خانه ای عظیم است 300 ستون دارد خانه خادمان فراوان دارد و رئیس معبد را برمکه نامند . معجم البلدان للحموي می نویسد بزرگ معبد را برمکه یا برامکا می گویند پادشاهان هند و کابل و چین به این دین باور دارند و بر این معبد حج می گذارند . هدایای بسیاری برای نوبهار می آورند و به برمکه می دهند . برمکی ها اسلام آوردند و به ابومسلم خراسانی در سرنگونی بنی امیه یاری رساندند. هارون الرشید برمکه ها را سرکوب و تار و مار کرد.
می توان گفت مکا - یا مکه یعنی معبد و البته در زبان فارسی به معنی هسته و تخمه و خرما و پایه و اساس هم معنی می دهد.
معبد یا آتشکده نوبهار بعدها یکی از کانونهای فعالیت بودایی بوده و نقلاست که چند تن از مقدسین بودایی در آنجا مدفون بودند. زمانی نامعلوم بعد از انقراض سلطنت هخامنشی بلخ از سایر نواحی ایران جدا شد و ارتباط نزدیکی بین باختر و هند برقرار گشت. در سال ۲۶ پیش از میلاد، پادشاه هند آشوکا که دین بودایی داشت. تحت تاثیر معابد باکتریا یا بلخ بود . ع. پاشایی در کتاب بودا آوردهاست: خراسان ، خاصه بلخ را به اعتبار وجود معبد نوبهار میتوان سرزمین بودایی دانست. بوداییان در این معبد در برابر مجسمهٔ بودا به نماز میپرداختند. به گفتهٔ علی بن حسین مسعودی این معبد دینی دارای موقوفات زیاد بوده و پردهدار آن را «برمک» (برگرفته از واژهٔ سنسکریت پارامکه प्रमुख، "پیشوا") مینامیدند و این لقب برای کلیهٔ کسانی بود که افتخار امیری معبد نوبهار را داشتند و خاندان برمکیان را نیز بدین اسم خوانند، چون جد خالد بن برمک سرپرستی این خانه را داشت. بنای آن از نظر ساختمان از محکمترین بناهای روز بودهاست. مسعودی اضافه میکند که بر سردر نوبهار نوشتهای به این مضمون به فارسی نوشته شده بود، پادشاهان را سه صفت لازم است: عقل و صبر و مال.
عمر بن الازرق الکرمانی، شرح مفصلی از نوبهار در آغاز قرن هشتم نوشت که در کتاب البلدان ابن فقیه آمده است . او نو بهار را بسیار شبیه به کعبه در مکه، توصیف کرده و توضیح داده که معبد اصلی یک مکعب سنگی در وسط داشت که در پارچه ای پیچیده شده بود و دور آن راه می رفتند و حج می کردند، همانند کعبه.
سیاح چینی هان ییجینگ در دهه 680 م از نوبهار بازدید و رونق آن را به عنوان مرکز مطالعه و سی هزار طلبه بودایی بیان کرده است. ابوریحان بیرونی، گزارش داد که در حدود آغاز قرن دهم میلادی ، صومعه های بلخ از جمله نوبهارا هنوز کار می کردند و با نقاشی های دیواری بودایی تزئین شده بودند. ابن حوقل، نیز این معبد را شرح داده .نوبهار یکی از معابدی بود که در زمان فضل برمکی (پارمکا) به صورت مسجد جامع درآمد و نام مسجد نُهگنبد را کسب کرد. یعقوب لیث صفاری نیز در این کار سهم گرفته و حتی بقایای آثار نوبهار را که دارائی این سرزمین بود، برای خلیفهٔ عباسی به عنوان تحفه فرستاد و سر انجام توسط چنگیزخان تمام آبادیهای بلخ همراه این بنای تاریخی که در آن زمان مسجد جامع شهر بود، ویران شد. امروزه به جز یکی از دروازههای ششگانه جنوبی شهر که به نام دروازه نوبهار است، اثر دیگری از آن نماندهاست. ولایت بلخ و تازیگستان زادگاه مذهب و فرهنگ بودایی است
No comments:
Post a Comment